جهان افروز به معنای روشنکننده جهان، مانند خورشید که جهان را روشن میسازد. صبح جهان افروز، تاریکی را از پیش برداشت. جانافروز یک واژه است که از دو قسمت جان و افروز تشکیل شده است. کلمه جانافروز به صورت متصل نوشته میشود. بنابراین، ضروری است که بین دو بخش آن (جان و افروز) خط تیره قرار داده شود. این خط تیره نمایانگر ترکیب معنایی این دو واژه است. این مفهوم به معنای افزایشدهنده جان یا روحافزا است و به مواردی اشاره دارد که زندگیبخش یا نشاطآور به شمار میروند.
جان افروز
لغت نامه دهخدا
بهشت جاودان آنروز بینم
که آن رخسار جان افروز بینم.( ویس و رامین ).که بگو ای امیر جان افروز
که شب تیره به بود یا روز.سنایی.ز آنکه اقبال خویش را دیدم
با رخ دلگشای جان افروز.انوری.جان خاقانی فدای روی جان افروز تست
گرچه خصم اوست جانان یار جانان جان تو.خاقانی.هنوز آن مهر بر درج رحم داشت
که جان افروز گوهر گشت پیدا.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 27 ).تا حسن جانفروز تو بینند عاشقان
بردار یکدم از رخ خود این نقابها.اسیری ( ازبهار عجم ).جز لقای روی جان افروز دوست
درد ما را نیست درمان ای طبیب.اسیری لاهیجی ( از بهار عجم ).رجوع بجان افروختن شود.
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
اسم: جان افروز (دختر، پسر) (فارسی) (تلفظ: jān afruz) (فارسی: جانافروز) (انگلیسی: jan afruz)
معنی: فروزنده جان، تازه کننده جان، روشن کننده جان، ( به مجاز ) آسایش بخش روان، از شخصیتهای شاهنامه، نام یکی از سرداران بهرام چوبین
جملاتی از کلمه جان افروز
رخشان دلپذیر و جان افروز گوهر تاجشان جهان افروز
هر زمان از روی مه رویی دگر حسن جان افروز او گردد عیان
که خورشید ار فروشد ار برآمد بس است این جان جان افروز ما را