انجم افروز

لغت نامه دهخدا

انجم افروز. [ اَ ج ُ اَ ] ( نف مرکب ) افروزنده و روشن کننده ستارگان:
فلک بر پای دار و انجم افروز
خرد را بی میانجی حکمت آموز.نظامی.ای برآرنده سپهر بلند
انجم افروز و انجمن پیوند.نظامی ( هفت پیکر ص 2 ).

فرهنگ فارسی

افروزنده و روشن کننده ستارگان

جمله سازی با انجم افروز

شب تیره پیدا نهان روز شد حصار فلک انجم افروز شد
ای برآرنده سپهر بلند انجم افروز و انجمن پیوند
چراغ چشم چرخ انجم افروز ز نامش حرز تو مار شب و روز
پی اوج آن دو ماه انجم افروز ره یکساله طی کردند یک روز
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت فال شمع فال شمع فال احساس فال احساس