ذکر و یاد خداوند متعال، به عنوان یکی از بنیادیترین آموزههای دینی، نقش بسیار مهمی در زندگی فردی و اجتماعی انسانها ایفا میکند. در واقع، این عمل نه تنها باعث تقویت ارتباط روحی و معنوی انسان با خالق هستی میشود، بلکه به او آرامش و اطمینان خاطر نیز میبخشد. ذکر خداوند، به ویژه در زمانهای سختی و مشکلات، میتواند به عنوان یک پناهگاه مطمئن عمل کند و فرد را از ناامیدی و اضطراب دور سازد. افزون بر این، ذکر و یادآوری خداوند در لحظات خوشی و شادی نیز موجب شکرگزاری و سپاسگزاری از نعمتهای بیپایان او میگردد. در این راستا، افراد میتوانند با تکرار نامهای مبارک الهی و دعاهای مستحب، روح خود را تزکیه کرده و افکار منفی را از ذهن خود دور کنند. همچنین، این عمل میتواند به تقویت عزت نفس و حس اعتماد به نفس در فرد کمک کند و او را در مسیر رشد و تعالی قرار دهد. به طور کلی، ذکر خداوند به عنوان سلاحی معنوی، انسان را در برابر چالشها و مشکلات زندگی مقاومتر میسازد و او را به سوی بهبود و ترقی هدایت میکند. در نتیجه، توجه به اهمیت ذکر و یاد خداوند در زندگی روزمره، میتواند به افزایش آرامش روانی و بهبود کیفیت زندگی انسانها منجر شود و آنها را به سوی سعادت و خوشبختی رهنمون سازد.
ذرعا
دانشنامه اسلامی
معنی زُّرَّاعَ: زارعان - کشاورزان
معنی ضَّرَّاءِ: هر چیزی که مایه بد حالی انسان شود - بلاء و مضرتی که از حال پریشان صاحبش خبر دهد - شدائد
معنی ضَاقَ بـِ: تنگ کرد(در عبارت "ضَاقَ بِهِمْ ذَرْعاً "تعبیری است کنایهای و معنایش این است که راه چاره آن امر به رویش بسته شد و یا راهی برای خلاصی از فلان امر نیافت، و وجه این کنایه این است که چنین کسی مانند خیاطی میماند که به هر متری و ذرعی که پارچه را متر میکند...
ریشه کلمه:
ذرع (۵ بار)
«ذَرع» را بعضی به معنای قلب، و بعضی به معنای خُلق گرفته اند; بنابراین «ضاقَ بِهِمْ ذَرْعاً» یعنی دلش به خاطر این مهمان های ناخوانده، در چنین شرائط سختی، تنگ و ناراحت شد. ولی به طوری که «فخر رازی» در تفسیرش از «ازهری» نقل کرده، «ذَرع» در این گونه موارد به معنای طاقت است، و در اصل، فاصله میان دست های شتر به هنگام راه رفتن می باشد.
اندازه کردن طول پارچه با ذراع. در قاموس و اقرب آمده «ذرع الثوب ذرعاً: قاسه بالذراع» و ذراع چنانکه در دو کتاب فوق است از مرفق تا سر انگشت وسط دست میباشد. معنی تحت الفظی «ضاق ذرعه» این است که: اندازه گیریش تنگ آمد و از این جمله فرو ماندن و ناچار ماندن اراده میشود معنی آیه چنین است چون فرستادگان ما پیش لوط آمدند غمگین شد و در کارشان فرو ماند زیرا بوضع قومش آشنا بود و میترسید میهمانان را که به صورت جوانهابودند از دست وی بگیرند. یعنی سپس در زنجیریکه طول آن هفتاد ذراع است در آریدش. آیا مراد از هفتاد ذراع بودن بیان طول واقعی زنجیر است و یا مراد کثرت است طول است و هفتاد گفتن مثل «اِنْ تَسْتَغْفِرْ لَهُمْ سَبعینَ مَرَّةً» است؟ به درستی معلوم نیست گرچه احتمال اول قوی است و حمل به ظاهر بهتر است. و در آن صورت قهراً میان عمل کافر و اندازه زنجیر تناسبی هست. و میشود گفت که این شخص در زندگی دنیا بر زنجیرهای بسیاری بسته بود و روح و دلش و فکر و عقیدهاش در میان زنجیرهای امیال و شهوات و خود پسندی مقید بود و همان زنجیرها در آخرت مجسم شده بلای جانش خواهد گردید، در این صورت احتمال دوم قوی است و اللّه العالم.. یعنی: سگشان بازوهای خویش را بر آستانه گشوده است.