منابله

لغت نامه دهخدا

( منابلة ) منابلة. [ م ُ ب َ ل َ ] ( ع مص ) با کسی نبردکردن به نبیلی و تیر انداختن. ( تاج المصادر بیهقی ). نبرد کردن در تیر انداختن و در فضل و آگاهی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال آرزو فال آرزو