دارالضرب
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) جایی که در آن سکه زنند ضرابخانه: (( در چنین تنگنای دار الضرب زیرچنگی دفی نمیشاید. ) )
میخ کده. ضرابخانه
دانشنامه آزاد فارسی
جمله سازی با دارالضرب
سوی دارالضرب قلابان اشارت کردهاند بردهاند و وعدههای بی شمارت دادهاند
شهریار ملک امکان کش به دارالضرب قدس نقد هستی کرده بهر سکه حکمش زری
در خلاص امتحان صدبار آتش دیده ایم نقد دارالضرب عشقیم از عیار ما مپرس
به حمدالله به دارالضرب جان بس نقدها دارم که ضراب ازلشان سکه زد زالقاب سلطانی
در سرای شرع سازد علم دارالضرب درد در پناه شاه دارد مرد بیت المال کار
نیست با زلفین او پیکار دارالضرب کفر نیست با رخسان او بیشاه دارالملک دین