سلیمان

معنی اصلی اسم 

سلیمان در زبان عبری به معنای پر از سلامتی است که این مفهوم می‌تواند به فرد احساس آرامش، سلامت و توانمندی بدهد. این نام به نوعی نماد سلامتی جسمی و روحی است و می‌تواند به فرد یادآوری کند که در زندگی‌اش به دنبال سلامت و خوشبختی باشد.

پیامبر بنی اسرائیل

حضرت سلیمان (ع) یکی از پیامبران بزرگ الهی و فرزند حضرت داوود (ع) است. او به عنوان شاه و پیامبر یهود شناخته می‌شود و در تاریخ به عنوان یکی از شخصیت‌های مهم مذهبی و فرهنگی مورد توجه قرار دارد. او در حدود سال‌های ۹۸۱ تا ۹۴۱ پیش از میلاد سلطنت کرد و فرمانروایی او به خاطر حکمت و درایتش مشهور است.

نماد خردمندی و حکمت

سلیمان به عنوان نماد خردمندی و توانایی در داوری‌های عادلانه و حکیمانه شناخته می‌شود. او به خداوند دعا کرد تا به او حکمت و قدرتی عطا کند که هیچ‌کس قبل از او نداشته باشد. این دعا مورد اجابت قرار گرفت و به او قدرت فرمانروایی بر جن و انس، و حتی فهم زبان پرندگان و حشرات داده شد. این ویژگی‌ها باعث شده است که او به عنوان یک شخصیت خارق‌العاده و حکیم در تاریخ و ادبیات مذهبی شناخته شود.

لغت نامه دهخدا

سلیمان. [ س ُ ل َ ] ( اِخ ) نام پیغمبری است معروف که پسر حضرت داود نبی علیه السلام باشد. ( آنندراج ) ( از مهذب الاسماء ). وی جانشین داود یکی از چهار پسر او از بت شبع بود بغیر از این اسم که اولاً پیش از تولدش اختیار کرده شد خدا ناتان نبی را امر نمود که او را یدیدیا، یعنی محبوب خداوند بخواند علی الجمله سلیمان هنگام یاغیگری ابشالوم ده ساله بوده و به اتفاق پدر خود داود به محنایم گریخت. بعد از پدر 20ساله بود که بتخت سلطنت نشست. خداوند در رؤیاهای شبانه بوی ظاهر شد وفرمود: ای سلیمان ! هرچه میخواهی بخواه که بتو عطا میشود. آن حضرت حکمت را طلبید. خدای تعالی دولت و احترام را نیز بر آن افزود. حکمت او چنان در مشرق زمین معروف شده که اعاظم را به پایتخت او کشانید، از آنجمله بود ملکه سبا. ( از قاموس کتاب مقدس )

فرهنگ فارسی

مظفر پنجمین از ایوبیان عربستان ( جل.۶۱۱ ه. ق. / ۱۲۱۴ م. - ۶۱۲ ه. ق. / ۱۲۱۵ م. )
ابن موسی بن سلیمان بن علی بن الجون اشعری ملقب به ابوالربیع وی مردی عارف به لغت و ادب بود.

فرهنگ اسم ها

اسم: سلیمان (پسر) (عبری) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: soleymān) (فارسی: سليمان) (انگلیسی: soleyman)
معنی: پر از سلامتی، از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند حضرت داوود، ( اَعلام ) ) حضرت سلیمان ( ع ): شاه و پیامبر یهود [حدود، حدود پیش از میلاد] پسر و جانشین حضرت داوود ( ع )، کتابهای امثال سلیمان، کتاب جامعه، حکمت سلیمان و غزل غزلهای سلیمان در عهد عتیق به او منسوب است، ) نام دو تن از شاهان صفوی، سلیمان اول: [، قمری] که در زمان او هلندیان بر جزیره ی قشم دست یافتند، سلیمان دوم: ملقب به سید محمّد، نوه ی دختری سلیمان اول که در سال قمری مخالفان شاهرخ افشار او را در مشهد به پادشاهی برداشتند، ولی روز بعد هواداران شاهرخ او را گرفتند و کور کردند و دوباره شاهرخ را به سلطنت نشاندند، ) نام دو تن از شاهان عثمانی، قمری] که در زمان دولت عثمانی به اوج قدرت خود رسید و قانونهایی برای اداره ی کشور تنظیم شد، سلیمان دوم: [، قمری] که دوران کوتاه سلطنتش به کشمکش با شورشیان و خواباندن شورشها سپری شد، ) سلیمان ابن حکم: دوازدهمین خلیفه ی اموی اندلس [، قمری] که توسط محمّد دوم خلع شد، ) سلیمان ابن صرد: [قرن اول هجری] صحابی پیامبر اسلام ( ص )، از هواداران حضرت علی ( ع ) و امام حسین ( ع )، رهبر توابین کوفه، که در جنگ با ابن زیاد کشته شد، ) سلیمان ابن قتلمش: ( = سلیمان شاه ) شاه سلجوقی عراق [قرن هجری] که پس از چند تلاش ناموفق به شاهی رسید ولی سردارانش به زودی او را عزل کردند و ارسلان را به جایش نشاندند، ( عبری ) یعنی پر از سلامتی، ( در اعلام ) حضرت سلیمان ( ع ) پسر داوود ـ پیغمبرِ بنی اسرائیل ـ که نماد خردمندی، شکوه و توانایی است، نام یکی از پیامبران بنی اسرائیل که خداوند اسرار بسیاری از علوم و فنون غریبه و زبان حشرات و پرندگان را به او آموخت و سپاهی از جن و انس در اختیارش قرار داد

دانشنامه آزاد فارسی

سُلیمان
(عبری، به معنای پر از سلامتی) چهارمین فرزند، و جانشین داوود (ع). مادرش بَتْ شَبَع نام داشت. از انبیاء الهی و مأمور به رسالت و حکومت در میان قوم بنی اسرائیل بود. در دورۀ فرمانروایی آرام خود به حکمت و درایت شهره بود. پیمان هایی با مصر و فنیقیه بست. کتاب هایامثال سلیمان، سفر جامعه، حکمت سلیمان و غزل غزل های سلیمان در کتاب عهد عتیق منسوب به اوست. پرستشگاه یا معبدی در بیت المقدس (اورشلیم) بنا کرد که به هیکل سلیمان مشهور است. در قرآن هفده بار از سلیمان نام برده و به نبوت او اشاره شده است ازجمله (نساء، ۱۶۳؛ انبیاء ۷۹؛ نمل، ۱۵ و ۱۷؛ ص، ۲۷ـ ۲۸، سبأ، ۱۲ تا ۱۴ و...). جن و انس و پرندگان و باد به فرمان او بودند. حضرت سلیمان منطق الطیر داشت یعنی زبان مرغان و حشرات را می فهمید. داوری های خردمندانه و حکمت این حضرت یکی دیگر از علل شهرت وی است. گویند حضرت سلیمان ۴۰ سال از ۹۸۱ تا ۹۴۱پ م سلطنت کرد. فرمانروایی سلیمان بسیار گسترده بود. بنابر آیات قرآن مجید در اجابت دعای حضرت سلیمان (ص،۳۵) فرمانروایی به او بخشید که هنوز در فراخی و گستردگی ضرب المثل است. در ادبیات فارسی، مُلک سلیمان به فارس (و گاه شیراز) اطلاق شده است. در سورۀ سبا به قصۀ وفات حضرت سلیمان چنین اشاره شده است که مدت ها از فوت حضرت می گذشت در حالی که هیچ کس مطلع نبود تا آن که موریانه عصایی را که بر آن تکیه داده بود خورد و جسدش بر زمین افتاد و بدین ترتیب وفات او بر جن و انس آشکار شد. (سبأ، ۱۴). درباره انگشتر سلیمان و داستان های مربوط به آن ← انگشتر حضرت

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی سُلَیْمَانَ: از پیامبران بنی اسرائیل و فرزند حضرت داوود
معنی دَاوُودَ: از پیامبران الهی (پدر حضرت سلیمان

ویکی واژه

تلفظ کهن این اصطلاح سِلِمان در زبان معیار است، از پادشاهان و پیامبران عبرانی محسوب می‌گردد. منابع مکتوب لوحی که هم قدیمی‌تر و هم موثق‌تر هستند از عنوان سلمنسر به جای سلیمان نام می‌برند.

جملاتی از کلمه سلیمان

به راه شوق نشاید به اسب و استر رفت بکوش تا چو سلیمان شوی به باد سوار
پادشاهان را اگر باشد غروری، دور نیست هر که را موری برد فرمان، سلیمان خود است