در زبان محلی سیستان و بلوچستان، این واژه به معنای زندگی در کنار دره یا درهنشین است. این واژه همچنین میتواند به مفاهیمی چون فهم، ادراک، دریافت و آگاهی اشاره کند. در فلسفه مدرسی، این اصطلاح به هر نوع شناختی اطلاق میشود که به یک موضوع خاص مرتبط است و از طریق آن، امکان دستیابی به آن موضوع فراهم میشود. در این معنا، درک شامل تصور، حکم و استدلال است. علاوه بر این، درک به معنای پیوستن به یک شیء، رسیدن به آن و آگاهی از آن و همچنین عمل کردن بر اساس آن نیز میباشد. در فلسفه مدرسی، به هر نوع شناختی که به یک موضوع خاص مربوط میشود، اطلاق میگردد و از آنجا که این عمل توسط شخص مدرک انجام میشود، او میتواند به موضوع مورد نظر دست یابد. از دیدگاه توماس آکویناس، درک نخستین مرحله از سهگانه عملیات عقل به شمار میآید.
درک
لغت نامه دهخدا
درک. [ دَ] ( ع مص ) دریافتن. ( غیاث ) ( آنندراج ). ادارک. بدون فاصله بجا آوردن. ( ناظم الاطباء ). دریافت. اندریافت. فهم. دریافتگی. ( یادداشت مرحوم دهخدا ): اندرآن حکمت است ایزدی... مر خلق روی زمین را که درک مردمان از دریافتن آن عاجز است. ( تاریخ بیهقی ). || فرا رسیدن و رسیدن و پیوستن. ( ناظم الاطباء ).
درک. [ دَ رَ/ دَ ] ( ع مص، اِ ) دررسیدن. ( منتهی الارب ). لحاق و رسیدن به چیزی. ( از اقرب الموارد و ذیل آن ): لاتخاف دَرَکاً و لاتخشی. ( قرآن 20 / 77 )؛ بیم نداری [ ای موسی ] از دریافتن و رسیدن [ قوم فرعون ] و نمی ترسی. || بدست آوردن حاجت، گویند: اللهم أعنی علی درک الحاجة؛ یعنی خداوندا مرا بر درک و بدست آوردن حاجت یاوری کن. ( از اقرب الموارد ). || فرس درک الطریدة؛ اسبی که رسنده به طریده و شکار است. ( از اقرب الموارد ). || رسن پاره ای که در طرف رسن بزرگ یا درگوشه دلو بندند. ( منتهی الارب ). ریسمانی که به انتهای ریسمان بزرگ بندند تا با آب در تماس باشد و ریسمان دلو نپوسد و متعفن نگردد. ( از اقرب الموارد ). || نهایت تک هر چیز. ( منتهی الارب ). دورترین نقطه از انتهای هر چیز، گویند: بلغ الغواص درک البحر؛ یعنی غواص به دورترین نقطه انتهای دریا رسید. ( از اقرب الموارد ). قعر چیزی گود. بن جائی ژرف. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). ج، أدراک. || تک دوزخ. ( منتهی الارب ). طبقه ای از طبقات جهنم. ( از ذیل اقرب الموارد از لسان ). طبقه دوزخ. ( غیاث ) ( آنندراج ). و طبقات دوزخ را درکات گویند چنانکه ازآن ِ بهشت را درجات. ( آنندراج ). طَبَق دوزخ. ( دهار ). طبقه اسفل جحیم. ( لغت محلی شوشتر، خطی ). دوزخ. ( ناظم الاطباء ). هر یک از منازل گناهکاران به دوزخ.هر یک از طبقات دوزخ که روی به پستی دارد. ته جهنم.در مقابل درجه. ج، درکات. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).
- الدرک الاسفل؛ درک اسفل. طبق زیرین دوزخ. ( دهار ). تک دوزخ: ان المنافقین فی الدرک الاسفل من النار و لن تجد لهم نصیراً. ( قرآن 4 145/ )؛ همانا که منافقان در طبقه زیرترند از آتش و هرگز برای ایشان یاوری نیابی.
درک الاسفل است جای امید
به درج کی رسد کسی ز درک.ابولیث طبری.زندان درک اسفل و زندانبان مالک دوزخ. ( سندبادنامه ص 249 ). || خطابی یا تعبیری نماینده نفرت و بی اعتنائی کار کسی یا زیان و اتلاف حاصل از کار وی. کلمه «درک » یا «به درک » برای ابراز تنفریا نشان دادن بی اعتنایی نسبت به اتلاف چیزی یا انجام عملی بر زبان می آید. ( فرهنگ لغات عامیانه ): به درک.به درک اسفل؛ به اسفل السافلین.
فرهنگ معین
(دَ رْ ) [ ع. ] (اِمص. ) دریافت، اندریافت. ج. ادراکات.
فرهنگ عمید
۲. رسیدن به چیزی.
۳. رسیدن به حاجت.
۱. یکی از طبقات جهنم.
۲. [قدیمی] نهایت گودی و قعر چیزی، مثل ته دریا، ته دوزخ.
۳. [قدیمی] آنچه بعد از چیزی پدید آید.
۴. [قدیمی] سند و مدرکی که پس از فروش ملک در دست کس دیگر پیدا شود و به موجب آن ادعای مالکیت کند.
فرهنگ فارسی
دررسیدن، رسیدن بچیزی، رسیدن بحاجت، پی بردن، نهایت گوی وقعرچیزی مانندته دریا، ته دوزخ، سند
( اسم ) نهایت گودی چیزی مانند ته دریا و غیره. ۲ - ته دوزخ ته جهنم. یا درک رسفل ۱ - پایه زیرین. ۲ - ته دوزخ. یا به درک بجهنم در دوزخ ( بهنگام عدم رضایت و ناخشنودی از امری و خبری گویند ) یا به درک رفتن ( واصل شدن ) بجهنم فرو رفتن مردن ( دشنام است ).
قریه ایست دو فرسنگی میانه شمال و مشرق دیر دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش فهلیان و ممسنی شهرستان کازرون
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
درک از نظر توماس آکویناس اولین مرحله عملیات سه گانه عقل است.
این عملیات سه گانه عبارت است از:
تصور، حکم و استدلال. در این مرحله، درک، ادراک مفرد نامیده می شود که عبارت است از تصور بسیط یا علم اولی که همراه تصدیق نیست، برخلاف مفهوم که علم مرکب است.
به بیانی دیگر فهم ثانوی به درک است، یعنی تأخیری تر از درک می باشد؛ و ابتدا باید درک و دریافتی صورت پذیرد، ( فرد ادراک کننده – ادراک مفرد ) مُدرک، ادراک کند و پس از آن، موضوع را شاید فهم کند و شاید هم نکند.
درک (زرآباد). درک، روستایی در دهستان زرآباد شرقی بخش مرکزی شهرستان زرآباد در استان سیستان و بلوچستان ایران است. ساحل درک بسیار معروف است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۴۴۹ نفر ( ۱۰۳ خانوار ) بوده است.
بیشترین دلیل شهرت درک اول به خاطر نام آن است که ایهام برانگیز است و در سالهای اخیر بین گردشگران مشهور شده که آرزو میکنند برای هم که زودتر به درک بروند. اما فارغ از نام آن دلیل اصلی و جاذبه مهم این روستا تلاقی کویر و دریاست که در طلوع و غروب مناظری وصف ناشدنی را شکل میدهند.
به دلیل توجه و حضور گردشگران در سالهای اخیر، امکانات گردشگری بومگردی در این روستا شکل گرفته و با کمی پرس وجو میتوان اقامتگاه روستایی مناسبی را پیدا نمود. با درخواست گردشگران غذاهای محلی نیز معمولا صاحب خانه میتواند تهیه و در اختیارتان قرار دهد. همچنین در این روستا یک درخت نخل به دور از سایر درختان هست که گردشگران نام آن را تک درخت یا نخل تنها گذاشته اند.
درک (قوبا). درک ( به لاتین: Dərk ) یک منطقه مسکونی در جمهوری آذربایجان است که در شهرستان قوبا واقع شده است. درک ۱۸۶ نفر جمعیت دارد.
این ناحیه پیش تر درگاور ( Dərgavər ) نام داشته که در زبان تاتی قفقاز دَرگ به معنی پل و وَر یا وار به معنی طرف دیگر است و معنای کامل آن می شود آن سوی پل یا سد.
درک (مجموعه تلویزیونی). دِرِک ( به آلمانی: Derrick ) ( در ایران شناخته شده با نام کارآگاه دریک ) یک سریال تلویزیونی آلمانی است که توسط شرکت Telenova - Fernsehproduktion با همکاری زد د اف، اُ آر اف، و اس اف بین سالهای ۱۹۷۴ و ۱۹۹۸ دربارهٔ کارآگاه سربازرس اشتفان درک ( هورست تاپرت ) و دستیار وفادار او هری کلاین، که موارد قتل را در مونیخ و حومه اش حل می کردند ( مجموعاً سه مورد حل نشده ) باقی ماند.
دِرِک موفق ترین و پرفروش ترین سریال تلویزیونی آلمانی تمام دوران است که هورست تاپرت ( در نقش بازرس ارشد استفان دریک ) و فریتز وپر ( در نقش بازرس هری کلاین ) در آن بازی کرده اند. فیلمنامه تماما در ۲۸۱ قسمت توسط هربرت راینکر نوشته شده و هلموت رینولمان ( برای پخش در تلویزیون ) آن را تهیه کرده است. دریک به عنوان یک محصول مشترک از شبکه های تلویزیونی ZDF، ORF و SF است که بین سال های ۱۹۷۴ و ۱۹۹۸ پخش شد. اولین قسمت پخش شده "مسیر جنگلی" نام دارد که در ۲۰ اکتبر ۱۹۷۴ توسط ۳۱ میلیون بیننده از تلویزیون دیده شد. در طول سال ها، این سریال به بیش از ۱۰۰ کشور صادر شده است.
همه ۲۸۱ قسمت ۶۰ دقیقه ای را نویسنده قدیمی نمایشنامه های تلویزیونی، هربرت راینکر نوشت و هلموت رینگلمان ساخت. قسمتهای جدید درک، به عنوان یک قاعده جمعه شب ساعت ۲۰:۱۵ پخش می شدند. سریال محبوبیت عظیمی پیدا کرد و در بیش از ۱۰۰ کشور پخش شد. در واقع، تنها مناطق اندکی در جهان بوده اند که درک در آن ها رسوخ نکرده، و این دو قهرمان از مدت ها قبل در تاریخ تلویزیون برای خود جایگاهی ایجاد کرده اند.