تقلیل

کلمه تقلیل در زبان فارسی به معنای کاهش یا کم کردن است. این واژه باید به‌طور صحیح و بدون شکسته‌نویسی نوشته شود. نباید آن را به صورت تغلیل یا اشکال نادرست دیگر نوشت. این کلمه معمولاً به‌عنوان اسم به کار می‌رود و می‌تواند در جملات به‌عنوان فاعل یا مفعول قرار گیرد. همچنین، این کلمه به راحتی می‌تواند با پیشوندها و پسوندهای مناسب ترکیب شود. این واژه در زمینه‌های مختلفی مانند ریاضی، اقتصاد، علوم اجتماعی و غیره کاربرد دارد. بنابراین، با توجه به سیاق متن، معنا و مفهوم آن ممکن است کمی متفاوت باشد.

لغت نامه دهخدا

تقلیل. [ ت َ ] ( ع مص ) اندک کردن و به اندکی فانمودن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( از زوزنی ). اندک کردن. ( دهار ). اندک گردانیدن. ( ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی ). کم کردن و کم نمودن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). کم کردگی و کم شدگی و کمی و قلت. ( ناظم الاطباء ). || کم قرار دادن چیزی را در نزد کسی یا آنکه کم تصور کردن چیزی را اگرچه کم نبود. ( ازناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). قلله ُ فی عینه؛ ای اراه ایاه قلیلاً. ( منتهی الارب ). || نزد قاریان بمعنی اماله است. ( از کشاف اصطلاحات الفنون ).
- برتقلیل؛ دست کم. حداقل. لااقل: 
وانگهی قال قال حدثنا
گفته ای صدهزار بر تقلیل.ناصرخسرو.

فرهنگ معین

(تَ ) [ ع. ] (مص م. ) کاهش دادن، کاستن.

فرهنگ عمید

کم کردن، کاستن.

فرهنگ فارسی

کم کردن، کاستن
۱ -( مصدر ) برپی رفتن.۲ - مانندگی کردن. ۳ - ( اسم ) پیروی. جمع: تقلیلات.

ویکی واژه

diminuzione
riduzione
کاهش دادن، کاستن.

جملاتی از کلمه تقلیل

نظیر ضرب ‌کسورست سعی حاسد او که هر چه‌ کوشد تقلیل یابد از تکثیر
چاره وارستگی از خلق، ترک صحبت است قطع افیون را علاجی بهتر از تقلیل نیست
وان گفت دگر حرب روا نیست که امروز هم جیش به تقلیل است، هم خصم به تکثیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم