بهروز

بهروز یک نام ایرانی و مردانه است که در فرهنگ فارسی به کار می‌رود و به معنای خوشبخت، سعادتمند و نیک روز می‌باشد.

این نام از دو بخش تشکیل شده است:

به: به معنی خوب و نیک.

روز: به معنای روز، زمان و لحظه.

بنابراین، بهروز به طور کلی به معنای کسی که روزهای خوب و خوشی دارد یا خوشبخت تعبیر می‌شود.

استفاده و محبوبیت

نام بهروز در بین ایرانیان و فارسی‌زبانان بسیار محبوب است و معمولاً به عنوان یک نام مثبت و خوشایند برای پسران انتخاب می‌شود. این نام به دلیل معنای خوب و شاداب آن، در فرهنگ ایرانی به عنوان یک نام آرزومندانه شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

بهروز. [ ب ِ ] ( اِ مرکب ) به روز. روز نیک و روز خوش. ( فرهنگ فارسی معین ). || ( ص مرکب ) نیک روز. خوش اختر. نیکبخت. ( فرهنگ فارسی معین ):
قیصر از روم و نجاشی از حبش
بر درش بهروزو لالا دیده ام.خاقانی.ز تو بی روزیم خوانند و گویند
مرا آن به که من بهروز اویم.نظامی. || ( اِ مرکب ) بمعنی بهروجه است که بلور کبود و کم قیمت باشد. ( برهان ) ( از ناظم الاطباء ). بهروج. بهروجه. ( آنندراج ). نوعی بلور کبود و شفاف کم قیمت. بهروزه. ( فرهنگ فارسی معین ):
چنان مستم چنان مستم در این روز
که پیروزه نمیدانم ز بهروز.مولوی.رجوع به بهروج و بهروجه و بهروزه شود.
بهروز. [ ب ِ ] ( اِخ ) نام پهلوان ایرانی معاصر بهرام گور. ( ولف ):
یکی نامه بنوشت بهروز هور
به نزد شهنشاه بهرام گور.فردوسی ( شاهنامه چ بروخیم ج 8 ص 2185 ).

فرهنگ معین

(بِ ) ۱ - (اِمر. ) روز خوب، روز خوش. ۲ - نوعی بلور کبود و شفاف و کم قیمت. ۳ - کندر هندی. ۴ - (ص مر. )نیک روز، خوش اختر، نیک بخت.

فرهنگ عمید

۱. خوشبخت، نیک بخت.
۲. نوعی بلور کبودرنگ و شفاف: چنان مستم چنان مستم من امروز / که پیروزه نمی دانم ز بهروز (مولوی: لغت نامه: بهروز ).
۳. (اسم ) [قدیمی، مجاز] برده.

فرهنگ فارسی

نوعی ازبلورکبودرنگ شفافکندرهندی، روزخوش، روزخوب، نیک روز، خوشبخت، نیک بخت
۱ - ( اسم ) روز نیک روز خوشی. ۲ - ( صفت ) نیک روز خوش اختر نیکبخت. ۳ - ( اسم ) نوعی بلور کبود و شفاف کم قیمت بهروزه. ۴ - کندر هندی.
نام پهلوان ایرانی معاصر بهرام گور

فرهنگ اسم ها

اسم: بهروز (پسر) (فارسی) (تاریخی و کهن) (تلفظ: behruz) (فارسی: بِهروز) (انگلیسی: behruz)
معنی: سعادتمند، خوشبخت، روز نیک، روز خوش، نام نوعی بلور کبود، همراه با سعادت و خوشبختی، ( اَعلام ) نویسنده، شاعر و پژوهشگر ایرانی [، شمسی] مؤلف در راه مهر، دبیره، تقویم و تاریخ در ایران، خط و فرهنگ و نمایشنامه های جیجکعلی شاه و شب فردوسی، از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار ایرانی در سپاه بهرام گور پادشاه ساسانی

ویکی واژه

روز خوب، روز خوش.
نوعی بلور کبود و شفاف و کم قیمت.
کندر هندی.
نیک روز، خوش اختر، نیک بخت.
ترکیب "به" و “روز” است.
پس بهروز یعنی روز خوب، دوران خوب.

جملاتی از کلمه بهروز

امیران چون شب تارند و تو ماننده روزی نگردد از تو هرگز دور بهروزی و پیروزی
هر بزم که کردی همه بهروزی بود کار تو نشاط و مجلس افروزی بود
آسمان کوکبه، بهروز محمّد که چو مهر از ثری زیر نگین تا به ثریّا دارد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم