کلمهی «خصایص» در فارسی جمع کلمه «خاصیت» است و به معنای ویژگیها، خصوصیات یا صفات ویژه یک شخص، شیء یا پدیده است. این واژه در متون ادبی، علمی و فلسفی به کار میرود و برای توصیف ویژگیهای بارز یا ماهیت یک چیز استفاده میشود. خصایص میتوانند فیزیکی، اخلاقی، رفتاری یا ذاتی باشند و به فرد یا شیء هویت و تمایز میبخشند. در علوم طبیعی، خصایص مواد شامل ویژگیهایی مانند رنگ، وزن، چگالی و قابلیت تغییرات شیمیایی است. در علوم انسانی و اخلاق، خصایص افراد میتواند شامل مهربانی، صداقت، شجاعت یا خصلتهای اخلاقی دیگر باشد. این واژه با مفاهیمی مانند ویژگیها، خصوصیات، کیفیتها، صفتها و ماهیت مرتبط است و برای توصیف تمایزها و ویژگیهای خاص به کار میرود. در ادبیات فارسی، این واژه اغلب برای برجسته کردن ویژگیهای مثبت یا منفی شخصیتها یا اشیاء استفاده میشود.
خصایص
لغت نامه دهخدا
شمایلی که نیاید بوصف در اوهام
خصایصی که نگنجد بذکر در افواه.سعدی.
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
خَصائِص
(جمع خصیصه، به معنی صفات و ویژگی ها) نام رشته ای از کتاب های مربوط به فضایل اختصاصی پیامبر اکرم (ص) و معصومین (ع)؛ مانند الخصائص الکبری تألیف جلال الدین سیوطی ( ـ۹۱۱ق)، به عربی؛ خصائص امیرالمؤمنین، تألیف احمد بن شعیب نسائی ( ـ۳۰۳ق)، به عربی؛ خصائص امیرالمؤمنین (ع)، از سید رضی ( ـ۴۰۶ق)، به عربی؛ خصائص امیرالمؤمنین من القرآن، تألیف حاکم حسکانی (نیمۀ اول قرن ۶ق)، به عربی؛ الخصائص الفاطمیّه، از شیخ ملا محمدباقر کجوری واعظ تهرانی (۱۲۵۵ـ۱۳۱۳ق) به فارسی؛ الخصائص الحسینیّه، تألیف شیخ جعفر شوشتری نجفی ( ـ۱۳۰۳ق) به عربی؛ الخصائص الزینبیّه، از نورالدین موسوی جزایری به فارسی. همۀ این آثار بارها چاپ و منتشر شده است.
ویکی واژه
جِ خصیصه؛ شایستگیها، ویژگیها.
جمله سازی با خصایص
از منسجمترین و ماندگارترین رسوم عزاداری مردم ملکشاهی مراسم چمر است که معمولاً برای افراد سرشناس و بزرگان انجام میگیرد و غالباً در این مراسم از عموم ایلات و طوایف استان دعوت میشود و گروههایی از شعرا در مدح بزرگان و خصایص نیک متوفی اشعاری بر زبان میرانند و برخی دیگر هم این اشعار را همخوانی میکنند.
و از خصایص ذکر یکی آنست که بوقت نبود که هیچ وقت نبود از اوقات الّا که بنده مأمورست بذکر خدای تعالی اِمّا فرض و اِمّا مستحب، و نماز اگرچه شریفترین عبادتها است وقتها بود که روا نبود اندرو و ذکر دل دائم بر عموم احوال واجب آید.
ابرهارد یکم ۲۴ فوریه سال ۱۴۹۶ میلادی در قلعه توبینگنن در اثر تب، اسهال خونی و زخم مثانه درگذشت تا بدون داشتن فرزند مشروعی جایگاهش بر اساس پیمان مونزینگن به پسر عمویش با عنوان ابرهارد دوم برسد. او در ابتدا در کلیسای سنت پتر دفن گردید و سپس به کلیسای توبینگن منتقل گشت. گفته میشود به جهت خصایص و اقداماتش نامی نیکو از او تا به امروز به یادگار ماندهاست.