تهم در زبان فارسی به معنای قوی و نیرومند است و بیشتر به صفات جسمانی و شجاعت اشاره دارد. در منابع کهن ادبی، تهم به فردی با قامت بزرگ، دلاور و بیهمتا در بزرگی و مردانگی گفته میشود. این واژه در ترکیبهایی مانند «تهمتن» (نام رستم) نیز دیده میشود و نشاندهنده قدرت، بزرگی و پهلوانی است. فرهنگهای معتبر نیز این کلمه را به عنوان شخصی با بزرگتنی، شجاع و بیهمتا در زورمندی توصیف کردهاند.
ریشه این واژه به پارسی باستان و اوستا بازمیگردد؛ در اوستا و متون کهن، «تخمه» و «چیترا» به معنای نیرومند و قوی آمده است. در شعرهای حماسی فارسی، از جمله شاهنامه، این واژه به عنوان نماد پهلوانی و دلیرمردی معرفی شده و صفاتی چون شجاعت، قدرت بدنی و بزرگی جثه را به تصویر میکشد. فردوسی در شاهنامه بارها از این واژه برای توصیف پهلوانان و شاهان بزرگ استفاده کرده است.
علاوه بر معنای مثبت و پهلوانی، در منابع لغوی کهن، «تهم» گاهی به معنای بدبو شدن و فاسد شدن گوشت و روغن نیز آمده است و همینطور به مفاهیم مرتبط با گرما و سکون باد اشاره شده است. با این حال، در کاربرد ادبی و نامگذاری، بیشتر به ویژگیهای فیزیکی و اخلاقی مثبت مانند قدرت، شجاعت و بزرگی جثه مرتبط است و به عنوان اسم پسرانه در فرهنگ فارسی برای توصیف فردی قوی و نیرومند مورد استفاده قرار میگیرد.