رودی در جنوب ایران وجود دارد که از مهمترین رودهای حوضه خلیج فارس به شمار میرود. این رود دارای دو شعبه اصلی است. یکی از این شعبهها از کوههای برفی در شمال غربی شیراز به نام قراقاچ سرچشمه میگیرد و دیگری از کوه بزپار نشأت میگیرد و به آن متصل میشود. این دو شعبه در نهایت به یکدیگر پیوسته و به دیگر رودها مانند شور رود و برخی دیگر ملحق میشوند. در نهایت، این رودها در شمال کشور و در نزدیکی زیارت وارد دریا میشوند. به علاوه، پسوندهایی که در انتهای کلمات قرار میگیرند، معانی خاصی از جمله صاحب و دارنده را به همراه دارند. به عنوان مثال، واژههایی مانند، خردمند نشاندهنده ویژگیهای خاص هستند. این پسوندها در کلمات دیگر نیز به کار میروند و مفهوم داشتن و تصاحب را منتقل میکنند، مانند حاجتمند، سودمند و هنرمند. این ویژگیها نشاندهندهی غنای زبان فارسی و تنوع معانی آن هستند.
مند
لغت نامه دهخدا
مند. [ م َ ] ( اِ ) نام نوعی از عنبر بود که سیاه و گران بود. ( فرهنگ جهانگیری ).نام نوعی از عنبر است و آن سیاه و سنگین و گران می باشد. ( برهان ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).... در قرابادینها یافته نشد و سراج اللغات گوید: «و بعضی به معنی نوعی از عنبر سیاه و گران قیمت نیز نوشته اند و ظاهراً به «مید» به یای مجهول که نوعی از عطریات است واز گربه زباد حاصل می شود اشتباه کرده اند و حال آنکه بدین معنی هم هندی است نه فارسی ». ( فرهنگ نظام ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
ویکی واژه
جمله سازی با مند
کمند خم اندر خم و چین به چین به هم رفته چون زلف خوبان چین
کمند از بر زین روان برگشاد چو آمد به نزدیک جادو نژاد
خردمند پیران بدانجا رسید بدید آن که هرگز ندید و شنید