خون سیاوش

خون سیاوش یکی از نمادهای بارز و پرمعنا در ادبیات فارسی و تاریخ ایران باستان به شمار می‌آید. سیاوش، شخصیت محبوب و قهرمان داستان‌های شاهنامه، به عنوان نمادی از پاکی و صداقت شناخته می‌شود. او با جانفشانی و فداکاری خود، نه تنها به دفاع از ناموس و سرزمینش پرداخت، بلکه در برابر ظلم و بی‌عدالتی نیز ایستادگی کرد. خون او، که به ناحق ریخته شد، به عنوان نشانه‌ای از مظلومیت و حق‌طلبی در تاریخ باقی مانده است. این موضوع نه تنها در ادبیات، بلکه در فرهنگ و هنر ایرانی نیز تأثیرگذار بوده و به نوعی، مفهوم وفاداری و ایستادگی در برابر ظلم را به تصویر می‌کشد. داستان سیاوش و خون او، به نوعی درسی برای نسل‌های آینده است که همواره باید در برابر ناعدالتی‌ها مقاومت کنند و از ارزش‌های انسانی و ملی خود دفاع نمایند. این روایت، نه تنها یک داستان حماسی، بلکه پیامی عمیق درباره فداکاری و شجاعت نیز به همراه دارد.

لغت نامه دهخدا

خون سیاوش. [ ن ِ وَ / وُ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) گیاهی که از برگهای وی عصیر سرخی می گیرند، مانند خون. ( ناظم الاطباء ). داروئی است سرخ رنگ گویند افراسیاب سیاوش را کشت در جایی که خون او بر زمین ریخته شد این گیاه در آن زمین روئید و بعضی بقم را گفته اند که بدان چیزها را رنگ کنند. ( آنندراج ). || کنایه از شراب لعلی ( آنندراج ):
ز جام خسروانی بی قصاصی
یکی خون سیاوشان فروریز.خواجه عمیدلوبکی ( از آنندراج ).|| کنایه از روشنایی صبح. || کنایه از سرخی شفق. ( آنندراج ).

فرهنگ معین

(نِ وُ ) (اِمر. ) نک خون سیاوشان.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - درختی از تیر. خرما که دو پایه است و بومی جزایر برنئو و سوماترا میباشد. این گیاه دارای ساق. دراز و استوانه یی و بند بند و کم و بیش تیغ داراست. برگهایش شامل برگچه های متناوب و باریک و نوک تیز و دمبرگهایش پوشیده از تیغهای سوزنی شکل میباشد. گلهایش بدو صورت نرد ماده است که بر روی دو درخت جداگانه قرار دارند. ۲ - شیان. ۳ - ماده ایست صمغی برنگ قرمز خونی ( وجه تسمیه بهمین جهت است ) که ازم یو. درخت خون سیاوشان استخراج میشود خون سیاوشان مشرقی. ۴ - ماده ایست صمغی برنگ قرمز خون که از در اسنا استخراج میشود خون سیاوشان مغربی.
گیاهی که از برگهای وی عصیر سرخی می گیرند یا کنایه از شراب لعلی.

دانشنامه آزاد فارسی

گیاهی با نام علمی Anoplan coccineum متعلق به تیرۀ گل جالیز (Orobanchaceae). این گیاه انگل، ساقه گل دهندۀ دراز و جامی بزرگ و قرمز خونی رنگ دارد که در ناحیۀ گلو پوشیده از کرک های سیاره رنگ است. این گونه در ارتفاعات کندوان، آذربایجان و کردستان انتشار دارد. آن را خونِ برادر نیز می نامند.

جملاتی از کلمه خون سیاوش

چو باز آمدی از دم می فروش شب عید خون سیاوش بجوش
ز ابر دست تو، زرین کیارست گر از خون سیاوش، رست روین
به بیداد خون سیاوش بریخت بدین مرز باران آتش ببیخت
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم