خافقین

واژه‌ی «خافقین» در فارسی و عربی به معنای مشرق و مغرب یا خاور و باختر است. این اصطلاح جهت‌های جغرافیایی را نشان می‌دهد و بیانگر گستردگی یا احاطه‌ی کامل چیزی از شرق تا غرب است. در قرآن کریم و متون دینی، «خافقین» معمولاً برای اشاره به وسعت عالم یا احاطه خداوند بر کل جهان استفاده می‌شود. کاربرد این واژه نشان‌دهنده قدرت و حضور مطلق الهی است که مشرق و مغرب را تحت نظارت و علم خود دارد. مچنین در ادبیات و متون کلاسیک، «خافقین» به کار می‌رود تا مفهوم فراگیری و شمول را منتقل کند. به کار بردن این واژه در شعر و نثر، تصویر گستردگی، جهان‌شمولی یا احاطه کامل چیزی را برای خواننده به صورت بصری و معنایی برجسته می‌سازد.

لغت نامه دهخدا

خافقین. [ ف ِ ق َ ] ( ع اِ ) مشرق و مغرب. ( غیاث اللغات ) ( مهذب الاسماء ). خافقان:
مرمرا باری بدین درگاه شاهست آرزو
نز ری و گرگان همی یاد آیدم نز خافقین.منوچهری.جز که نادر باشد اندر خافقین
آدمی سر برزند بی والدین.مولوی ( مثنوی ).ای کمال نیکمردان برتو ختم
نیکنامی منتشر در خافقین.سعدی.

فرهنگ معین

(فِ قِ ) [ ع. ] (اِ. ) مشرق و مغرب، خاور و باختر.

فرهنگ فارسی

مشرق ومغرب
( اسم ) تثنی. خافق در حالت نصبی ( در فارسی مراعات این قاعده نکنند ) مشرق و مغرب خاور و باختر.
مشرق و مغرب

جمله سازی با خافقین

مر مرا باری بدین درگاه شاهست آرزو نز ری و گرگان همی یاد آیدم، نز خافقین

پیش شاه این شاهباز عالمین میبرد هر لحظهٔ در خافقین

سیف دین الحق و الدنیا امام الخافقین شمع جمع اولیا سرّاله المستعان
امام الهدی اشرف المصطفین مغیث الوری، ملجا الخافقین