ضروب

لغت نامه دهخدا

ضروب. [ ض ُ ] ( ع اِ ) ج ِ ضرب. گونه ها. روشها. اقسام. انواع. اصناف: خلف بفنون زرق و ضروب حیل محاضران را تشویش می داد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 56 ).
- ضروب اشکال قیاس؛ انواع اشکال قیاس.
- ضروب الامثال؛ علم ضروب الامثال. قال المیدانی ان عقود الامثال یحکم بأنها عدیمة اشباه و امثال تتحلی بفرائدها صدور المحافل و المحاضر و یتسلی بفوائدها قلب البادی و الحاضر و تقید اوابدها فی بطون الدفاتر و الصحائف و تطیر نواهضها فی رؤس الشواهق و ظهور المنایف و یحتاج الخطیب و الشاعر الی ادماجها و ادراجها لاشتمالها علی اسالیب الحسن و الجمال و کفی جلالة قدرها ان کتاب اﷲ سبحانه و تعالی لم یعر من وشاحها و ان کلام نبیه ( ص ) لم یخل فی ایراده و اصداره من مثل یحوز قصب السبق فی حلبة الایجاز و امثال التنزیل کثیرة. و اما الکلام النبوی من هذا الفن فقد صنف العسکری فیه کتاباً برأسه من اوله الی آخره و من العلوم ان الادب سلم الی معرفة العلوم. به یتوصل الی الوقوف علیها و منه یتوقع الوصول الیها غیر ان له مسالک و مدارج و لتحصیله مراقی و معارج و ان علی تلک المراقی و اقصاها وادعر تلک المسائل و اعصاها هذه الامثال الواردة من کل مرتضع درر الفصاحة یانعاً و ولیداً فینطق بما یعبربه المعبر عنها حشواً فی ارتقاء معارج البلاغة و لهذا السبب خفی اثرها و ظهر اقلها و من حام حول حماها علم ان دون الوصول الیها احرق من خرط القتاد و ان لا وقوف علیها الا للکامل المعتاد کالسلف الماضین الذین نظموا من شملها ما تشتت و جمعوا من امرها ما تفرق فلم یبقوا فی قوس الاحسان منزعاً. ( کشف الظنون ).
- ضروب قیاس؛ انواع قیاس.
ضروب. [ ض َ ] ( ع ص ) بسیار زننده. یقال: رجل ٌ ضروب؛ ای شدیدالضرب و کثیره. ( منتهی الارب ).

فرهنگ معین

(ضُ ) [ ع. ] (اِ. ) جِ ضرب. ۱ - گونه ها، انواع. ۲ - اجزای آخر بیت.

فرهنگ عمید

انواع.

فرهنگ فارسی

جمع ضرب
( اسم ) جمع ضرب ۱ - گونه ها انواع اصناف. ۲ - اجزای آخر بیت.
بسیار زننده

جمله سازی با ضروب

اما در کمال ناباوری یک هفته بعد او ادعا کرد که کاپون را از شهر اخراج خواهد کرد. کاپون در یک ملاقات خصوصی با شهردار قلابی او را به شدت مضروب کرد.
در روز ۱۶ شهریور مأموران حکومت پهلوی مفتح را به شدت مضروب کردند و روز بعد وی را دستگیر و به مدت دو ماه در زندان انداختند.
به اصل باز شود فرع و هست نزد خرد هم این حدیث مسلم هم این مثل مضروب
سر محامد محمود، خسرو توران که جود او مثلی گشت در جهان مضروب
که بی عیار محبت دل رهی قلبست وگر بسکه شاهان شود چو زر مضروب
عدو اگر زر نابست و گوهر ناسفت چو زر و گوهر مضروب باد و مطعون باد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
انسجام یعنی چه؟
انسجام یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز