شرم

شرم یک احساس ناخوشایند و خودآگاه است که معمولاً با ارزیابی منفی از خود همراه می‌شود. این احساس می‌تواند منجر به کناره‌گیری، پریشانی، ترس از آشکار شدن، بی‌اعتمادی، ناتوانی و احساس بی‌ارزشی شود. شرم به معنای احساس گرفتگی روانی ناشی از چیزی است و فرد به دلیل ترس از خواری و پستی، از آن چیز دوری می‌کند. ابن مسکویه در تعریف شرم می‌گوید که این حالت به معنای گرفتار شدن روح در ترس از آلودگی به زشتی‌ها و پرهیز از بدگویی است. حیا به ویژگی فردی اطلاق می‌شود که گناه خود را پنهان می‌کند یا از آشکار شدن آنچه به درون او مربوط می‌شود، خودداری می‌کند. همچنین، اگر فردی به دلیل ترس از گرفتار شدن به کبر و غرور، دیگران را از ستودن کمالات و فضایل خود منع کند، این حالت نیز به عنوان حیا شناخته می‌شود.

لغت نامه دهخدا

شرم. [ ش َ ] ( اِ ) خجالت و انفعال. ( ناظم الاطباء ). انفعال. حیا. خجلت. آزرم. عیب. عار. خجل. استحیا. و آن حیرت و وحشتی است که در آدمی پیدا شود از آگاه شدن دیگری بر عیب یا نقص او. ( یادداشت مؤلف ). به معنی حیاست و نفی آن به لفظ بی، و ستیزه خوی از صفات اوست و با لفظ کردن و نهادن و داشتن و خوردن و کشیدن و شکستن و چکیدن و باختن و باریدن مستعمل. ( از آنندراج ). ابة. نؤبة. موئبة. ( منتهی الارب ). حیا و حالت انفعال و عفتی که برای شخص حاصل می شود هنگام حرف زدن و یا کردن کاری. ( ناظم الاطباء ). به تازیش حیا گویند. ( شرفنامه منیری ) ( از انجمن آرا ) ( از برهان ) ( از فرهنگ جهانگیری )

فرهنگ معین

(شَ ) [ په. ] (اِ. ) ۱ - آزرم، خجلت. ۲ - ناموس. ۳ - آلت تناسلی.

فرهنگ عمید

۱. آزرم، حیا، حالت انفعال که هنگام حرف زدن یا ارتکاب عملی به شخص دست می دهد.
۲. [قدیمی، مجاز] ناموس.
۳. آلت تناسلی: بدو گفت کآن خون گرم من است / بریده ز تن باز شرم من است (فردوسی: ۶/۲۰۰ ).
* شرم داشتن: (مصدر لازم ) باشرم بودن، باحیا بودن، خجلت داشتن، آزرم داشتن.

فرهنگ فارسی

حیا، آزرم، ناموس، آلت تناسل هم میگویند
( اسم ) ۱ - حیا انفعال خجلت آزرم ۲ - ناموس عفت. ۳ - آلت تناسل. یا شرم مرد. آلت رجولیت نره. یا شرم زن. آلت اثنویت فرج. یا شرم حضور ( ی ). خجلت کشیدن در حضور بزرگی رودروایسی.
زنی که هر دو شرمش یکی شده باشد یا زن کفته بینی.

دانشنامه عمومی

حیا بر دو نوع است. نفسانی و ایمانی:
حیای نفسانی حیائی است که خداوند آن را در هر جانی آفریده است. مثل حیا از پیدا شدن زشتی. 
حیای ایمانی حیائی است که به موجب آن، مؤمن از ترس خدا از گناه امتناع می کند. 
فرق خجالت و حیا این است که خجالت اضطراب توأم با ترس و شگفتی است و در نتیجه آگاهی از ناتوانی در هماهنگی با واقعیت، چه زشت و چه زیبا، به وجود می آید. 
در حالی که حیا عبارت است از آگاهی از چیز زشت و پرهیز از شرکت در وقوع آن و تنفر از آن. پس حیا دارای یک معنی اخلاقی است و دلالت بر ترس و توبه دارد. 
به این جهت رسول خدا ( ص ) فرمود: حیا بخشی از ایمان است، اگر حیا نداری هر چه می خواهی بکن. علت این امر این است که کسی که حیا ندارد شرمنده نمی شود تا این شرمندگی او را از گناه و زشتی بازدارد پس کسی که از بدی حیا نکند، از ننگ نمی ترسد. 
این مطلب می رساند که آنچه مانع انسان از دست یازیدن به بدی می شود، حیا است و اگر انسان حیا را کنار گذارد مایل است به هر گمراهی و زشتی آلوده گردد. 
شرم عموماً یک تأثیر، هیجان، شناخت و یک فعل است.
شرم (رمان آلوتگن). شرم رمانی از نویسنده سوئدی کارین آلوتگن است. این کتاب ابتدا با عنوان SKAM در سوئد در سال ۲۰۰۵ منتشر شده است. در سال ۲۰۰۶ توسط استیون تی موری به انگلیسی ترجمه شد و برای ترجمه رمان های جنایی در لیست کوتاه جایزه خنجر بین المللی دانکن لوری قرار گرفت.

دانشنامه آزاد فارسی

شَرْم (shame)
هیجان یا احساس شرمندگی یا تحقیر در شخص یا اشخاص، براثر علنی شدن ضعف های پنهان قبلی. شرم از بنیادی ترین احساسات خود است. قابلیت احساس شرم، تقریباً بخشی از سرشت هر شخص است. اعتقاد بر این است که ریشۀ شرم در رشد روانی جنسی اوان زندگی است و در ۲ یا ۳ سالگی، هم زمان با رشد احساس خود کودک، پدید می آید. شرم ممکن است بیمارگونه شود؛ به حدی که کوچک ترین تنبیه یا ناکامی سبب درماندگی شخص شود. شرم اغلب موجب خشم نامعقول می شود، و احتمالاً در خشونت های خانوادگی عامل مؤثری است.

جملاتی از کلمه شرم

سر مهر ما شنیدستند خلق شرم دارد رو چو نعمت خورد حلق
ای ز شرم عارضت گل کرده خوی بر عرق پیش عقیقت جام می
با غنچه صبا چو دست اندر کش کرد بشکفت ز شرم و چهره چون آتش کرد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم