گرداب در واقع به حجم آبی اطلاق میشود که در حال چرخش است و معمولاً به واسطه جزر و مد اقیانوسها شکل میگیرد. بیشتر گردابها قدرت چندانی ندارند و میتوان نمونههای کوچکی از آنها را هنگام تخلیه آب وان حمام یا دستشویی مشاهده کرد، اما نحوه شکلگیری این گردابها با گردابهای طبیعی تفاوت زیادی دارد. در برخی موارد، آن ها موجب مرگ دریانوردان شدهاند، اما اغلب درباره قدرت آنها اغراق میشود. تا به امروز هیچ کشتی بزرگی به وسیله آن ها غرق نشده و داستانهایی که نویسندگانی مانند ژول ورن یا ادگار آلن پو درباره آن ها نوشتهاند، همگی تنها افسانه هستند. آن هایی که در سدهای بزرگ بر روی رودخانههای وسیع وجود دارند، بسیار خطرناکتر هستند. همچنین این مفهوم به استخرهای کوچک یا وانهایی اطلاق میشود که در ساختار آنها لولههایی تعبیه شده تا آب با کمک یک موتور از این لولهها به داخل آن جریان یابد. این مفهوم به عنوان یک وان بزرگ پر از آب، برای مقاصد آبدرمانی، آرامش، استراحت و همچنین تفریح و لذت استفاده میشود. برخی از این آن ها دارای جتهای قوی برای ماساژ هستند. این وانها گاهی به نام تجاری جکوزی و گاهی نیز با عنوان اسپا شناخته میشوند.

گرداب
لغت نامه دهخدا
گرداب. [ گ ِ ] ( اِ مرکب ) ( از: گِرد + آب ) ورطه. ( آنندراج ). جرداب معرب گرداب است. ( منتهی الارب ). جرذاب. ( دهار ). غرقاب
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - جایی از دریا ورود که بسیار عمیق باشد: توبه کردم که نیز در این دریا خوض نکنم و درین گرداب غوطه نخورم. ۲ - یکی از انواع کائنات جو و آن بر آمدن آب دریاست چون ستونی مانند گرد باد در خشکی
فرهنگ اسم ها
معنی: نام پهلوانی ایرانی در سپاه گرشاسب پهلوان نامدار، از شخصیتهای گرشاسب نامه
جملاتی از کلمه گرداب
رفته ام از بس فرو در قلزم اندیشه ات می کند مانند گردابم گریبان دامنی
سر گشتگی به طالع جمعی که آمده است در چشمه سیراب به گرداب برخورند
بحر محیط بیش ز یک کاسه آب نیست گرداب در تلاش بود با حباب ما