محلّی که در آن کتابها و دیگر آثار چاپی و خطی، همچنین منابع دیداری و شنیداری مانند صفحات، نوارهای صوتی و تصویری، فیلمها، عکسها و اسلایدها بهطور منظم و سازمانیافته از جمله فهرستنویسی و ردهبندی برای مطالعه، تحقیق و مراجعه قرار داده شدهاند، کتابخانه نامیده میشود. پس از اختراع خط و ظهور نخستین متون نوشتاری شکل گرفتند و در طول تاریخ بشر، تحولات قابل توجهی را تجربه کردهاند. با توجه به وظایف، اهداف و نوع مراجعهکنندگان، انواع مختلفی از آن ها به وجود آمده است، از جمله کتابخانههای ملی، عمومی، دانشگاهی، مدارس و تخصصی. انواع امروزی شامل بخشهای مختلفی هستند: بخش انتخاب و گردآوری منابع، فهرستنویسی و ردهبندی، مرجع، امانت منابع و مرمت و نگهداری. نخستین کتابخانهای که در تاریخ ثبت شده، مجموعهای از الواح گلی بوده که در بینالنهرین و در شهر نیپور در هزاره سوم پیش از میلاد گردآوری شده است. دیودوروس سیسیلی اطلاعاتی درباره رامسس سوم در 1200 پیش از میلاد در مصر ارائه میدهد. همچنین، آشور بانیپال در 629 پیش از میلاد در نینوا ساخته شد و تا زمان تأسیس اسکندریه، مهمترین کتابخانه دوران باستان به شمار میرفت. معبد اورشلیم نیز حاوی متون مقدس بود.

کتابخانه
لغت نامه دهخدا
بدیهه گفته ست اندر کتابخانه
بفر دولت شاهنشه مظفر.مسعودسعد ( دیوان چ رشیدیاسمی ص 237 ). || کتابفروشی. دکان کتاب فروشی. ( ناظم الاطباء ). سابقاً کتابخانه هم به مخزن کتاب و هم به کتاب فروشی اطلاق می شد ولی فرهنگستان برای امتیاز آن دو، کتابخانه را به مخزن کتاب و کتاب فروشی را به دکان و مغازه فروش کتاب اختصاص داد ( چنانکه در زبانهای اروپایی معمول است ). ( فرهنگ فارسی معین ).
- کتابخانه خصوصی؛ کتابخانه شخصی. رجوع به کتابخانه شخصی شود.
- کتابخانه شخصی؛ کتابخانه ای که شخصی برای استفاده خود فراهم کرده باشد. ( از فرهنگ فارسی معین ).
- کتابخانه عمومی؛ کتابخانه ای که شخص یا مؤسسه یا دولتی برای استفاده عموم فراهم کرده باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).
- کتابخانه ملّی؛ کتابخانه ای که از طرف ملت یا دولت برای استفاده عموم ملت فراهم شده باشد. ( فرهنگ فارسی معین ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [منسوخ] = کتاب فروشی
* کتابخانهٴ شخصی: کتابخانه ای که کسی برای استفادۀ خود فراهم کرده باشد.
* کتابخانهٴ عمومی: کتابخانه ای که برای استفادۀ همۀ مردم فراهم شده باشد.
فرهنگ فارسی
ویکی واژه
محلی عمومی با کتابهای متعدد و سالن مطالعه که اشخاص برای مطالعه یا به امانت گرفتن کتاب به آنجا مراجعه میکنند. جای نگهداری کتاب و نسک.

جملاتی از کلمه کتابخانه
دیوان ثانی غزل من که حال هست زیب کتابخانه نواب کامیاب
بغل او کتابخانهٔ اوست گوشهٔ دامنش خزانهٔ اوست
بنشستم در آشیانهٔ خویش گم شدم در کتابخانهٔ خویش