ورور

لغت نامه دهخدا

ورور. [ وِرْ وِ ] ( اِ صوت ) زمزمه ای که افسونگر در وقت افسون دادن میکند. ( ناظم الاطباء ) ( فرهنگ فارسی معین ). حکایت صوت هر سخن میانه جهر و همس که کس از دور درنیابد. ( یادداشت مؤلف ). || حرف زدن. وراجی کردن. ( فرهنگ فارسی معین ).
ورور. [ وَرْ وَ ] ( ع اِ ) مرغ زنبورخوار که به فارسی کاسکینه گویند. ( ناظم الاطباء ).
ورور. [ وَرْ وَ ] ( حرف اضافه، ق ) نزدیکی ها. ( یادداشت مؤلف ): خدا وقتی هامیده ورور جماران هم هامیده؛ یعنی خدا وقتی خواهد عطا فرماید در نزدیکی های جماران نیز دادن تواند. ( یادداشت مؤلف ).
ورور. [ وِ رُ وِ ] ( اِ صوت ) زمزمه و حکایت صوت هر سخن که دانسته نگردد.
- امثال:
ملایی نیست و ورور، پالاندوزی است و دریای علم. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به وروور شود.

فرهنگ معین

(وِ وِ ) (شب جم. ) تندتند حرف زدن، وراجی کردن.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - زمزمه ای که افسونگر دروقت افسون کردن کند. ۲ - حرف زدن وراجی کردن
زمزمه و حکایت صوت هر سخن که دانسته نگردد

ویکی واژه

[wror]
ورور مذکر (جمع وروڼه)
تندتند حرف زدن، وراجی کردن.
برادر

جمله سازی با ورور

‫آن برکه باز پر شده از آبِ چشمه سار ؟‬ ‫بولاخ گنه گلیب، گؤلی دوْلدورور ؟‬
تنها سکوی الکس در موتوجی پی در مسابقه آراگون 2014 به همراه تیم فوروراد یاماها بدست آمده است. الکس اسپارگارو در 2019 برای سومین فصل متوالی برای تیم آپریلیا موتورسواری خواهد کرد.[نیازمند منبع]
آورورا اکسینز در استاوانگر متولد شد. او در اُ-اس (شهری در نزدیکی برگن) بزرگ شد.
استخراج زغال‌سنگ نقش مهمی در توسعه صنعتی هوکایدو با میدان زغال‌سنگ ایشیکاری ایفا کرده‌است. شهرهایی مانند موروران در درجه اول برای تأمین زغال‌سنگ بقیه مجمع الجزایر توسعه یافتند.
سازاق سازین قوراراق، قولاقدی سانکی بورور چکیبدی ایپلیگیمی، قیریبدی قئیطانیمی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
وادی
وادی
نار
نار
صبا
صبا
قیز
قیز