منشا

منشأ به‌معنای جای پیدایش، خاستگاه یا محل شکل‌گیری چیزی است. این واژه همچنین می‌تواند اشاره به محل نمو، پرورش و تکامل یک پدیده، ایده یا موجود زنده داشته باشد. منشأ نه‌تنها به مکان فیزیکی ظهور یک چیز اشاره دارد، بلکه می‌تواند بیانگر ریشه‌های تاریخی، فرهنگی یا علمی آن نیز باشد. برای مثال، منشأ یک رودخانه ممکن است چشمه‌ای در کوهستان باشد، یا منشأ یک اندیشه به مکتب فلسفی خاصی بازگردد. همچنین، این واژه در زیست‌شناسی برای توصیف محل رشد و تکامل گونه‌ها به‌کار می‌رود.

لغت نامه دهخدا

منشا. [ م َ ] ( ع اِ ) منشاء:
چرا پس چون هوا کو را به قهر از سوی آب آرد
به ساعت باز بگریزد به سوی مولد و منشا.ناصرخسرو.به هیچ نوع گناهی دگر نمی دانم
مرا جز اینکه از این شهر مولد و منشاست.مسعودسعد.پرده فقرم مشیمه دست لطفم قابله
خاک شروان مولد و دارالأدب منشای من.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 323 ).مرا کنف کفن است الغیاث از این موطن
مرا مقر سقر است الأمان از این منشا.خاقانی.گرنه زین مولد و منشاست ولی سعدی گفت
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم.ابن یمین ( دیوان چ باستانی راد ص 129 ).رجوع به منشاء شود.

فرهنگ عمید

۱. جای پیدا شدن، محل پیدایش.
۲. محل نمو و پرورش.

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - محل پیدایش محل صدور. ۲ - جای نشو و نما. ۳ - اصل مبدا: [ بادت همه روزه خوشتر از عید کاین منشا شادی جهانست. ] ( وحشی. چا. امیر کبیر. ۱۷۸ )

جمله سازی با منشا

از دامنشان به گاه و بیگاه آفات زمانه دست کوتاه
به فردا ممان کار امروز را بر تخت منشان بدآموز را
منشا و هویت الهه شب موضوع بحث علمی است. پیوتر تاراچا او را خدایی با اصل هوری می داند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال پی ام سی فال پی ام سی