سخت پا

فرهنگ معین

( ~. ) (ص مر. ) پایدار.

فرهنگ عمید

پایدار، ثابت، با دوام.

ویکی واژه

پایدار.

جمله سازی با سخت پا

💡 چو افشردی در این راه سخت پا را به کرسی بر نشان این مدعا را

💡 نخل که بودش به زمین سخت پای جست به فرموده امرت ز جای

💡 که سازد این زمین سخت پاره روم در وی ز تو گیرم کناره

💡 زین است که ایدون خران دین را از من بفشرده است سخت پالان

💡 درتجلی سوختیم وچشم بینش وا نشد سخت پابرخاست جهل مامگرطوریم ما

💡 تازه‌روی از تو شاخ و بیخ جهان سخت پای از تو چار میخ جهان