دل افگار

دل افگار، به نوعی بیان کننده احساسات عمیق انسانی است که در آن غم و اندوه به وضوح به تصویر کشیده شده است. این اثر، نمایشی از درد و ناامیدی است که انسان‌ها در مواجهه با چالش‌ها و مشکلات زندگی تجربه می‌کنند. در این راستا، نویسنده با استفاده از زبانی هنرمندانه، به توصیف حالاتی می‌پردازد که ناشی از فقدان و جدایی هستند. مفاهیم عشق و تنهایی به طور خاص در این متن بارز است و به وضوح نشان می‌دهد که چگونه این احساسات می‌توانند بر روح و روان انسان تأثیر بگذارند. نویسنده با بیان جزئیاتی از زندگی روزمره، احساسات عمیق خود را منتقل می‌کند و این امکان را فراهم می‌آورد که خواننده به راحتی با او هم‌دلی کند. در نهایت، دل افگار نه تنها صرفاً یک اثر ادبی است، بلکه نمایانگر چالش‌های عاطفی است که بشر در طول تاریخ با آن‌ها دست و پنجه نرم کرده است. این اثر دعوتی است به درک بهتر احساسات انسانی و تأمل در عمق آن‌ها، به طوری که هر فرد بتواند در این دنیای پراز درد و رنج، به دنبال امید و آرامش باشد.

لغت نامه دهخدا

دل افگار. [ دِ اَ ] ( ص مرکب ) دل فگار.دل ریش. دل شکسته. ( ناظم الاطباء ). خسته دل. دل خسته. پریشان خاطر. دل گرفته. کاسف البال. مغموم. غمین. غمگین. مکمود. کمد. کامد. مهموم. افگار. مکروب

فرهنگ معین

(دِ. اَ ) (ص مر. ) آزرده، دلتنگ.

فرهنگ عمید

دل آزرده، آزرده دل، دل ریش، دل خسته، غمناک.

فرهنگ فارسی

( صفت ) دل آزرده غمناک.

ویکی واژه

آزرده، دلتنگ.

جملاتی از کلمه دل افگار

به بازارش زلیخا را دل افگار متاعش را به جان یوسف خریدار
ما غافل و تو از دل بیدار روز و شب بیماردار این دل افگار بوده ای
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم