یکنواخت به معنی یکسان، هموار یا یکپارچه بودن است. وقتی چیزی یکنواخت است، به معنی این است که بخش های مختلف آن از نظر شکل، رنگ، اندازه یا ویژگی های دیگر همانند هم هستند و اختلاف زیادی بین آنها وجود ندارد. به طور کلی، یکنواخت بودن به هماهنگی و یکنواختی اشاره دارد.
یک نواخت
لغت نامه دهخدا
یک نواخت. [ ی َ / ی ِ ن َ ] ( ص مرکب ) یک دست. یک رو. یک نسق. برتر که همه از یک جنس و نوعند. که هیچ جزء فروتر از اجزاء دیگر نیست. ( یادداشت مؤلف ). || هموار. یک دست. صاف. تخت. که سطح برابر دارند از پستی و بلندی. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به یک دست و هموار شود. || که خواب پود از یک سوی باشد ( پارچه یا فرش ). که گاه نوازش همگی با هم نوازش یابند. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ معین
( ~. نَ ) (ق مر. ) ۱ - یک سان. ۲ - یک آوا.
فرهنگ عمید
یکرنگ، یک جور، هم آهنگ.
فرهنگ فارسی
یکرنگ، یکجور، هم آهنگ
۱- یکسان. ۲- یک آوا: چکه های باران... باصدای یکنواختی با آهنگ ساز می آمیخت.
جمله سازی با یک نواخت
💡 آرمیک نواختن گیتار را از شش سالگی آغاز کرد. در نوجوانی به باشگاههای شبانه میرفت و گیتار مینواخت.
💡 خداوند چنانکه از همّت عالی وی سزید، دل بنده در باب حصیری نگاه داشت و بنده تا بزید در باب این یک نواخت نرسد. و حصیری هرچند مردی است گزاف کار و گزافگوی، پیر است و حقّ خدمت قدیم دارد و همیشه بنده و دوستدار یگانه بوده است خداوند را، و بسبب این دوستداری بلاها دیده است. پسرش بخردتر و خویشتندارتر از وی است و همه خدمتی را شاید، و چون ایشان دو تن دربایستنی زودزود بدست نیایند. و امروز میباید که خداوند را بسیار بندگان و چاکران شایسته دررسند، پس بنده کی روا دارد این چنین دو بنده را برانداختن؟