یدکی
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
٢. (اسم ) یدک.
فرهنگ فارسی
اسب جنیبت کتل
ویکی واژه
جمله سازی با یدکی
برای کاهش هزینه آریل ۴ از طراحی و سختافزار آریل ۳ استفاده کرد. آریل ۴ از قطعات یونیت پشتیبان پرواز و قطعات یدکی قبلی خود استفاده کرد. هزینه ساخت این ماهواره حدود ۱٫۲۵ میلیون پوند شد.
یکی ریدکی پیش او بد بپای بریدک چنین گفت کای رهنمای
خورشیدکی دود همه تن روی چون سپر جائی که زد ضمیر تو شمشیر بر فسان
هرکه جویدکین او زنده نماند یک نفس ور بماندکالبد بر جان او زندان بود
آن بدین گوید اینگونه که پیمایدکیل این بشر نیست همانا که بود میکائیل
خلق او مستغنی از اوصاف خلق خنجر خورشیدکی خواهد فسان