گوس

لغت نامه دهخدا

گوس. ( اِ ) نیامک: نباتات تیره نخود عموماً دارای میوه گوس یا نیامک می باشند. این میوه ها از یک کارپل به وجود آمده اند و دارای دو ردیف دانه اند و بنابراین شباهت بسیار به فولیکول دارند منتهی به جای آنکه از یک شکاف باز شوند دو شکاف در آنها ظاهر می گردد، یکی از این شکافها در فاصله کارپل و دیگری که در رگبرگ وسطی تولید می شود در نتیجه دو دریچه به وجود می آورد. ( گیاهشناسی ثابتی صص 523 - 524 ).
گوس. [ گ َ ] ( اِخ ) کارل فریدریخ ( 1777 - 1855 م. ). فیزیکدان و ریاضی دان و منجم آلمانی متولد در برونسویک. شهرت وی بیشتر به جهت تحقیقات وی است در مغناطیس و برق و مغناطیس و اپتیک.

فرهنگ عمید

واحد اندازه گیری میدان مغناطیسی.

فرهنگ فارسی

کارل فردریخ فیزیکدان منجم و ریاضی- دان آلمانی ( و. برونشویک ۱۷۷۷ - ف. ۱۸۵۵ م. ). وی در مغناطیس الکترو- مغناطیس و نور مطالعات و تحقیقات با ارزشی دارد.
فیزیکدان و ریاضی دان و منجم آلمانی متولد در برنزویک. شهرت وی بیشتر بجهت تحقیقات وی است در مغناطیس وبرق و مغناطیس و اپتیک.

جمله سازی با گوس

میل نمی کنند باعجاز موسوی گوساله می پرستند این قوم بی حیا
«حمل آوردند پنجاه هزار دینار و گوسفند و چیزهای دیگر. عز الدین محمود حاجی کدخدای خداوند زاده حسام الدولة والدین صاحب حمل است.«
از تیرگی و پیچ و خَم راههای ما در تاب و حلقه و سر هر زلف گفتگوست
آرنت پایان‌نامهٔ خود را در سال ۱۹۲۹ دربارهٔ «مفهوم عشق نزد آگوستین» در دانشگاه فرایبورگ نوشت.
گوساله سامری سخن گوی که کرد موسی ز که خشم کرد و نعبان به که هشت
جواب داد یک از جمله گوسفندانش که راست گویی و منت نهادن تو به جاست
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
موزون یعنی چه؟
موزون یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
کص یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز