گذاره

گذاره

یکی از معانی گذاره به معنای عبور کردن از جایی یا گذشتن از یک مکان است. این معنا به نوعی به حرکت و انتقال از یک نقطه به نقطه دیگر اشاره دارد و می‌تواند در زمینه‌های مختلفی مانند سفر، تردد و جابجایی به کار رود.

در معنای دیگر، گذاره به عنوان اسم، به مجرا، معبر یا گذرگاه اشاره دارد. این معنا به مکان‌هایی اشاره دارد که افراد یا وسایل نقلیه می‌توانند از آن‌ها عبور کنند.

همچنین، واژه گذاره کردن به دو شکل مورد استفاده قرار می‌گیرد: به عنوان مصدر لازم به معنای عبور کردن و به عنوان مصدر متعدی به معنای عبور دادن یا گذراندن.

لغت نامه دهخدا

گذاره. [ گ ُ رَ / رِ ] ( اِ ) مجری. گذرگاه. معبر. سوراخی که از یک سوی آن بسوی دیگر توان دیدن. سوراخی که از دو سوی روشنایی و هوا راه دارد. سوراخی که از سویی فروشده از دیگر سوی سر بیرون کند: غموس؛ زخم گذاره. ( منتهی الارب ). نَفَق؛ سوراخ گذاره دود. ( زمخشری ): واین ناسور دو گونه باشد: یکی گذاره دارد و از وی باد و براز بیرون آید و دیگر بی گذاره و از وی جز ریم وزرد آب چیزی نپالاید. اما ناسور بی گذاره را علاج... واگر ناسوره گذاره دارد و به مقعد نزدیک بود به هیچ چیز بهتر نشود مگر به بریدن. ( ذخیره خوارزمشاهی ).

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) عبور گذار: از چپ و راست همه بیشه بود ناهموار کوه و آبهای روان چنانکه پیل را

جملاتی از کلمه گذاره

یکی دیگر از پدیده‌های جالبی که توسط چاه‌های کوانتومی چندگانه ایجاد می‌شود این است که تحت میدان الکتریکی قوی، تعدادی از گذارهای غیر مجاز(مانند الکترون‌های متقارن زوج، حفره‌های متقارن فرد، یا الکترون‌های متقارن فرد به حفره‌های متقارن زوج) پدیدار می‌شوند.
دوش به خونی گریستم، که ز موجش عقل به اندیشها گذاره ندانست
هر تیر نکته کان جست، از شست خاطر من بر هفت عضو اقلیم، آنرا گذاره باشد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم