واژه گاودل در زبان فارسی به دو معنی متفاوت به کار میرود:
نادان، احمق: در این معنا، گاودل به فردی اشاره دارد که کمفهم، سادهلوح یا بیدرک است. این کاربرد بیشتر در مکالمات عامیانه و محاورهای دیده میشود و برای توصیف کسی به کار میرود که توانایی درک مسائل را ندارد یا به طور کلی از نظر هوشی پایینتر ارزیابی میشود.
ترسو، بزدل: در معنای دیگر، گاودل به فردی گفته میشود که شجاعت ندارد و در مواجهه با مشکلات یا خطرات دچار ترس و واهمه میشود. این کاربرد نیز بار منفی دارد و به کسی اشاره میکند که از ایستادگی یا مقابله با شرایط سخت خودداری میکند.
بنابراین، گاودل هم میتواند به معنای نادان و احمق باشد و هم به معنای ترسو و بزدل، که هر دو بار منفی دارند و در زبان محاورهای برای انتقاد یا توهین استفاده میشوند. معنای دقیق این واژه معمولاً با توجه به زمینه گفتوگو و نحوه استفاده مشخص میشود.
گاودل. [ دِ ] ( ص مرکب ) نادان. احمق. ( برهان ). کودن. ابله. کنایه از ابله و بیخرد. ( آنندراج ). کنایه از غردل و احمق است. ( انجمن آرای ناصری ):
مشو با زبون افکنان گاودل
که مانی دراندوه چون خر بگل.نظامی. || ترسنده. بددل. ( برهان ). بزدل. مرغ دل. آهودل. کلنگ دل. شتردل. جبان:
منم گاودل تا شدم شیر طالع
که طالع کند با دل من نزاعی
ازین شیر طالع بلرزم چو خوشه
که از شیر ترسد دل هر شجاعی.خاقانی.اسد گاودل کرکسان گاوزهره
از آن خرمگس رنگ پیکان نماید.خاقانی.بی شیر دلی بسر نیاید
وز گاودلان هنر نیاید.نظامی.
گاودل. [ دِ] ( اِخ ) دهی است از دهستان حومه بخش مرکز شهرستان اهر، واقع در 10500گزی ارابه رو تبریز به اهر و 13 هزارگزی شمال باختری اهر، کوهستانی، معتدل، دارای 130 تن سکنه. آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، و حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری. صنایع دستی، گلیم بافی، راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
(دِ ) (ص مر. ) ۱ - نادان، احمق. ۲ - ترسنده، جبان.
۱. ترسو: بی شیر دلی به سر نیاید/ وز گاو دلان هنر نیاید (نظامی۳: ۳۸۱ ).
۲. بی خرد.
کنایه ازترسناک، ترسو، بی خرد
۱ - نادان ابله احمق: مشو با زبون افکنان گاودل که مانی در اندوه چون خربگل. ( نظامی ) ۲ - ترسنده جبان: بی شیر دلی بسر نیاید وز گاودلان هنر نیاید. ( نظامی )
دهی در اهر
گودل یا گودول یکی از روستاهای استان آذربایجان شرقی است که در دهستان اوچ هاچا بخش مرکزی شهرستان اهر واقع شده است. این روستا ۱۲۱ نفر جمعیت دارد.