کنام

کنام

جایگاه و آشیانه حیوانات: کنام به محل زندگی یا لانه حیوانات، به ویژه پرندگان، گفته می‌شود. این مکان‌ها برای استراحت و زاد و ولد حیوانات طراحی شده‌اند.

چراگاه: در برخی موارد، کنام به مناطقی که حیوانات برای چرا و تغذیه از آن‌ها استفاده می‌کنند، اطلاق می‌شود.

در بوم‌شناسی: کنام به نقش اکولوژیکی اشاره دارد که به تطابق یک گونه با شرایط محیطی خاص برای ایفای نقش خود در اکوسیستم می‌پردازد. این مفهوم شامل چگونگی تقسیم منابع اکوسیستم میان گونه‌ها و نحوه پاسخ آن‌ها به این تقسیم است.

لغت نامه دهخدا

کنام. [ ک ُ ] ( اِ ) آرامگاه و آشیانه آدمی و سایر حیوانات چرنده و پرنده و دد و دام و سباع و بهایم. ( برهان ) ( جهانگیری ). محل و مکان و آرامگاه آدمی وحیوانات دیگر از درندگان و آشیانه مرغ و پرندگان. ( انجمن آرا ) ( آنندراج ). آرامگاه آدمی و وحوش و آشیانه مرغان. ( فرهنگ رشیدی ). آرامگاه و خانه آدمی و آشیانه بهائم و سباع و دد و همه حیوانات چرنده و پرنده. ( ناظم الاطباء ). آرامگاه بهایم و آشیانه مرغان صحرا. ( غیاث ). شبگاه شیر و دد و دام و مرغ باشد. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 337 ). شبگاه و آرامگاه سباع و جوارح طیور. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا )

فرهنگ معین

(کُ ) (اِ. ) ۱ - جایگاه و آشیانة حیوانات. ۲ - چراگاه.

فرهنگ عمید

۱. جایگاه حیوانات چرنده و درنده، شبگاه دد و دام: چو یک پاس بگذشت درنده شیر / به سوی کنام خود آمد دلیر (فردوسی: ۲/۲۲ ).
۲. چراگاه.
۳. آشیانه.

فرهنگ فارسی

جایگاه حیوانات چرنده ودرنده، شبگاه ددودام
( اسم ) چرانیدن اشتر: اشتر را بکنام بر. ( یعنی بچرا بر ): چنانکه اشتر ابله سوی کنام شده ز مکر روبه وز زاغ و گرگ بی خبرا. ( رودکی )

دانشنامه آزاد فارسی

کُنام (niche)
در بوم شناسی، موقعیت و مکانی که یک گونه در زیستگاهش اشغال می کند. کنام شامل همۀ اجزای شیمیایی، فیزیکی، و زیست شناختی، از جمله غذای آن گونه، زمانی از روز که در آن غذا می خورد، دما، رطوبت، بخش هایی از زیستگاه که از آن استفاده می کند، راه تولیدمثلی، و نحوۀ رفتار آن گونه است. اعتقاد بر این است که هیچ دوگونه ای نمی توانند دقیقاً یک مکان را اشغال کنند، زیرا در این صورت، در هر مرحلۀ از چرخۀ زندگی شان مستقیماً به رقابت برای منابع مشترک خواهند پرداخت.
کنام
کنام

جملاتی از کلمه کنام

کجا آنک بر کوه بودش کنام رمیده ز آرام وز کام و نام
همان گرگ گویا به کوپال سام بکوبم زنم آتش اندر کنام
بدان تا همه مصر ویران کند کنام پلنگان و شیران کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم