کمینه

کمینه

واژه کمینه در زبان فارسی به معنای حداقل یا کمترین مقدار است و در زمینه‌های مختلفی مانند ریاضیات، آمار، و علوم مختلف به کار می‌رود. به عنوان مثال، در یک مجموعه عددی، کمینه به کوچک‌ترین عدد موجود در آن مجموعه اشاره دارد.

به طور کلی، کمینه می‌تواند به هر مقدار یا ویژگی‌ای اشاره کند که در یک زمینه خاص به حداقل خود رسیده باشد. این واژه همچنین می‌تواند در مباحث فلسفی و اجتماعی به کار رود، جایی که به مفهوم حداقل نیازها یا شرایط دلالت دارد.

لغت نامه دهخدا

کمینه. [ ک َ ن َ / ن ِ ] ( ص عالی ) کمتر باشد از هر چه. ( لغت فرس اسدی چ اقبال ص 454 ). به معنی کمتر و کمترین. ( برهان ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء )

فرهنگ معین

(کَ نِ ) (ص. ) ۱ - کمترین. ۲ - فرومایه، حقیر.

فرهنگ عمید

۱. کمتر.
۲. کمترین: به جان او که گَرَم دسترس به جان بودی / کمینه پیشکش بندگانش آن بودی (حافظ: ۸۸۲ ).
۳. کم ارزش، فرومایه. 

فرهنگ فارسی

کمتر، کمترین، کم ارزش، فرمایه، بعضی بغلطهائ غیرملفوظدرکمینه راعلامت تانیث میدانندو آنرادرباره زنان بکارمیبرند
۱ - ( صفت ) کمتر کمترین: بجان او که گرم دسترس بجان بودی کمینه پیشکش بندگانش آن بودی. ( حافظ ) ۲ - شخص کم اهمیت و اعتبار فرو مایه حقیر. ۳ - نویسنده و شاعر و گوینده بتواضع از خود چنین تعبیر آورد: اگر مرحمت پادشاهانه این کمینه را مهلت بخشد تا بعد از تسکین غلوای خوف و هراس چون سلطان مار دین و دیگر حکام مواضع بدرگاه گردون اشتباه شتابد. توضیح بعضی بخطا کمینه را بسیاق عربی مونث پنداشته اند. ۴ - حداقل دست کم مقابل مهینه بیشینه. حداکثر: کرد زندانیم برنج و وبال این سخن را کمینه رفت دو سال. ( هفت پیکر ) کمین. طهر پانزده روز است و مهینه آنچ بود که آنرا حدی نیست.

فرهنگستان زبان و ادب

{minimum} [ریاضی] کوچک ترین مقدار در مجموعه ای از مقادیر، در صورت وجود متـ. مینیمم * مصوب فرهنگستان اول

جملاتی از کلمه کمینه

وی در سبک کمینه‌گرایی و با تکنیک تینتینابولی که ابداع خود اوست و با الهام از سرودهای گریگوریان آهنگسازی می‌کند. در سال ۲۰۱۳ و برای سومین بار پیاپی او به عنوان آهنگساز معاصری که آثارش بیشترین اجرا را در سطح جهان داراست، معرفی شد.
صد طوس و نوذر است کمینه‌غلام تو گفتن تو را خطاست که: چون طوس و نوذری
برش کمینه در یک گراف از موضوعات بسیار مهم در زمینه بهینه‌سازی شبکه است. برش، برداشتن شماری از یال‌های یک گراف همبند است، به گونه‌ای که گراف را به دو بخش ناهمبند تبدیل کند. حال اگر وزن هر یال هزینه برداشتن آن یال در نظر گرفته شود، برش کمینه برشی است که جمع هزینه ایجاد آن کمینه شود.
نام مینیماکس از جایی می‌آید که هر بازیکن سعی دارد تا بیشینه پرداخت محتمل برای طرف مقابل را کمینه کند. چون بازی مجموعهٔ صفر است او همچنین ماکزیمم ضرر خود را کمینه می‌کند (برای مثال مقدار کمینهٔ پرداختش را بیشینه می‌کند).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم