کشان

کشان

خیمه ها از قدیمی ترین سازه های سر پوشیده انسان ها می باشند که احتمالا اولین منازل ساخته شده توسط انسان های اولیه محسوب می شوند کشان خیمه ای است که با یک ستون برپا شده باشد و یکی از ساده ترین و محبوب ترین چادرها برای کمپینگ به شمار می رود این خیمه ها یادآور چادرهای اولیه هستند که برای حفظ حریم شخصی و محافظت در برابر عوامل طبیعی و حتی خطر حمله حیوانات کاربرد داشتند.

لغت نامه دهخدا

کشان. [ ک َ ] ( اِ ) خیمه ای که به یک ستون برپا باشد و چادر یک دیرکی. ( ناظم الاطباء ).خیمه ای را گویند که به یک ستون برپا باشد و گنبدی گویند و گنبدی گویند و چنین خیمه در این روزگار به قلندری معروف و مشهور شده چه درویشان در اعیاد چنین خیمه ها بر در خانه های اعیان زنند و چیزی طلب کنند و سپاهیان خاصه پیادگان لشکر در اسفار هرچند تن در یکی از این گونه خیمه منزل دارند. ( از انجمن آرا ). آفتاب گردان. || ( نف، ق ) در حال کشیدن. ( یادداشت مؤلف ). کشنده که فاعل کشیدن است.

فرهنگ معین

(کَ ) ۱ - (ص فا. ) کشنده. ۲ - (اِ. ) خیمه ای که به یک ستون برپا کنند.

فرهنگ عمید

۱. خیمه ای که با یک ستون برپا کنند.
۲. گنبدی.
۳. خیمۀ سپاهی.
۴. چادر قلندری.
۱. =کشاندن
۲. کشاننده (در ترکیب با کلمۀ دیگر ): دامن کشان.
۳. (قید ) [قدیمی] = * کشان کشان
* کشان کشان: (قید ) در حال کشیدن و بردن.

فرهنگ فارسی

توضیح منسوب بدان [ کشانی ] است.
( اسم ) خیمه ای که بیک ستون بر پای باشد قلندری آفتاب گردان.

دانشنامه عمومی

کشان (ترکیه). کشان ( به ترکی استانبولی: Keşan ) شهری است در کشور ترکیه که در استان ادرنه واقع شده است. جمعیت این شهر بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۸ میلادی ۵۴٬۱۸۹ نفر و بر اساس برآوردهای سال ۲۰۰۹ میلادی ۵۴٬۰۱۲ نفر می باشد.
کشان (فرانسه). شهر کشان ( به فرانسوی: Cachan ) در شهرستان ول دو مرن در ناحیه ایل - دو - فرانس با جمعیت ۲۷٬۵۹۰ نفر در کشور فرانسه واقع شده است

ویکی واژه

خیمه‌ای که به یک ستون برپا کنند.
کُشنده، کِشنده، کَشنده. که بر انجمن مَر زنی را کِشان.....سپارد بزرگی به مردم کُشان (شاهنامه)

جملاتی از کلمه کشان

بعد ازان نفحه ای که من بی من برورم بوکشان سوی گلشن
پرده باده‌کشان گر بدری ای زاهد پرده از کار تو در هردو جهان برفکنیم
بیامد نشست از بر بخت مرد ز گردن‌کشان جای پردخت کرد
میان مجلس دریاکشان بجام حقیقت سری که مست نا از ساغر سبوست نگنجد
شور باشد نمک محفل ما باده کشان بر جراحت ره ناسور گرفتن ستم است
بر آن سرو سیمین دامن‌کشان شکرریز کردند گوهرفشان
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم