کرم

کرم

کرم‌ها گروهی از بی‌مهرگان دراز و بدون اندام حرکتی هستند که به شاخه‌های مختلفی تعلق دارند. این موجودات شامل پهن، مانند ترماتودها و نواری، و همچنین انواع لوله‌ای یا نماتودها می‌شوند که شامل کرم قلاب‌دار و نخسانه‌های گیاهی هستند. همچنین نواری دریایی یا نمرتین‌ها و حلقوی نیز در این دسته قرار دارند. به عنوان مثال، نوع پهن نیوزیلند با نام علمی Artioposthia triangulata، طولی به اندازه ۱۵ سانتی‌متر و وزنی حدود ۲ گرم دارد و از سال ۱۹۹۰ در تمامی استان‌های ایرلند شمالی و برخی مناطق اسکاتلند ساکن شده است. این کرم قادر است در مدت ۳۰ دقیقه یک کرم خاکی را بخورد و با از بین بردن خاکی، حاصل‌خیزی خاک را کاهش دهد. در سال ۱۹۷۹، نوع غول‌پیکر دریایی به طول تقریبی سه متر در سوراخ‌های آب گرم در عمق ۲,۴۵۰ متری کف اقیانوس آرام، در شمال شرقی جزایر گالاپاگوس کشف شد. آن در لوله‌هایی زندگی می‌کند که خود از ترشحات بدنش می‌سازد. همچنین، در سال ۱۹۹۷، گونه‌ای جدید از انواع پر تار در کف خلیج مکزیک شناسایی شد که شامل انواع صورتی صدپا مانندی به طول حدود پنج سانتی‌متر هستند و در گروه‌های پرجمعیت زندگی می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

کرم. [ ک َ رَ ] ( اِ ) کلم. ( از برهان ) ( ناظم الاطباء ) ( جهانگیری ). غنبید. بقلةالانصار. ( یادداشت مؤلف ). کرنب. ( ناظم الاطباء ) ( یادداشت مؤلف )

فرهنگ معین

(کَ رَ ) [ ع. ] (اِمص. ) جوانمردی، سخاوت.
(کَ ) [ ع. ] (اِ. ) تاک، رز. ج. کروم.
(کِ رِ ) ۱ - (اِ. ) رنگ سفید مایل به زردی، نخودی رنگ. ۲ - [ فر. ] (اِ. ) ماده ای خمیری شکل جهت مراقبت از پوست. ۳ - نوعی خمیر نرم جهت تهیه انواع شیرینی و غذا.
(کِ ) (اِ. ) گروهی از بی مهره گان هستند که در لای و لجن و آب راکد و میوه پدید می آیند. اکثراً بدن نرم و برهنه و دراز دارند. مهم ترین انواع آن ها عبارتند از: کرم های پهن، کرم های حلقوی، کرم های لوله ای. ~، ~داشتن الف - دارای کرم بودن. ب - موذی بودن،

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱ - جوانمرد ی بزرگوار ی: [ من ار چه حافظ شهرم جوی نمی ارزم مگر تو از کرم خویش یار من باشی ]. ( حافظ ) ۲ - بخشش جود: [ شود بکل گدایان زکات و حج واجب کند چو دست کرم زیر او در افشانی ]. ( وحشی )
کرامه. کرمه. نفیس گردیدن و با عزت شدن. یا بسیار باران گردیدن ابر

فرهنگ اسم ها

اسم: کرم (پسر) (عربی) (تلفظ: karam) (فارسی: کرم) (انگلیسی: karam)
معنی: بزرگواری، بخشندگی جوانمردی، لطف، احسان

فرهنگستان زبان و ادب

{worm} [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بدافزاری که به صورت برنامه ای مستقل و بدون نیاز به پرونده های میزبان عمل می کند، خود را تکثیر می کند و با تخریب بخش های رایانه آن را از کار می اندازد
کرم
کرم
کرم

جملاتی از کلمه کرم

نه نیک باشد اگر پایمال دهر شود سری که پیش تو باشد بر آستان کرم
زهر بود شکر شود سنگ بود گهر شود شام بود سحر شود از کرم خصال تو
چون حال تو دگر شد از اقبال آسمان باید که حال من کرم دگر کند
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم