کائنات

کائنات

هر کهکشان، گویی در دل خود یک راز نهفته دارد که منتظر است تا کشف شود. ما می‌توانیم به ستاره‌ها نگاه کنیم و در آن‌ها نشانه‌هایی از امید و آرزو بیابیم. هر نقطه نورانی در آسمان، یادآور این است که حتی در تاریکی، نور وجود دارد.

کائنات به ما نشان می‌دهد که زندگی تنها به آنچه که در اطرافمان می‌بینیم محدود نمی‌شود. ما می‌توانیم به عمق فضا سفر کنیم، به سیاراتی که شاید هرگز پا به آن‌ها نگذاریم، و به کهکشان‌هایی که در دوردست‌ها قرار دارند. این سفرها نه تنها ما را به شناخت بهتری از جهان می‌رسانند، بلکه ما را به درک عمیق‌تری از خودمان نیز نزدیک می‌کنند.

در این کائنات، ما به هم پیوند می‌خوریم. هر یک از ما داستانی داریم که باید روایت کنیم و در این روایت‌ها، تجربیات و احساسات مشترکی وجود دارد. ما می‌توانیم با هم در این سفر بزرگ همراه شویم و از یکدیگر بیاموزیم. این پیوند، ما را به هم نزدیک‌تر می‌کند و به ما یادآوری می‌کند که در این کائنات بزرگ، هر یک از ما نقش مهمی داریم.

بیایید با هم در این کائنات بی‌پایان به جستجوی زیبایی‌ها و رازها بپردازیم. بیایید از هر ستاره، هر کهکشان و هر سیاره الهام بگیریم و داستان‌های خود را با عشق و امید روایت کنیم. این سفر، سفری است به سوی درک عمیق‌تر از خود و جهان، و ما را به یکدیگر نزدیک‌تر می‌کند.

لغت نامه دهخدا

کائنات. [ ءِ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ کائنه و کائن. موجودات و مخلوقات. ( غیاث ) ( آنندراج ). || موالید ثلاثه. ( بحر الجواهر ). || آفریدگان. تمام چیزهائی که وجود دارند. 

فرهنگ عمید

تمام موجودات جهان.
* کائنات جو: هر حادثه که در فضا رخ می دهد، از قبیل رعدوبرق، صاعقه، برف، و طوفان.

فرهنگ فارسی

( اسم ) جمع: کاینه ۱ - موجودات جهان ( عموما ): [ چون کاینات جمله ببوی تو زنده اند ای آفتاب. سایه ز ما بر مدار هم ]. ( حافظ ) ۲ - محدثات ( خصوصا ) مقابل مبدعات. یا کاینات ارضی. موالید ثث مقابل کاینات جو. یا کاینات جو. ( کائنات الجو ). محدثات و موجودات جوی که وجود آنها بوسیل. امتزاج خاص عنصری نیست آنچه حادث می شود و پدید می آید از عناصر بدون مزاج و اختط هر حادثه ای که در فضا افتد چون رعد برق قوس قزح صاعقه مه گرد باد فلق شمالی هاله شهب احجار سماوی نیازک برف طوفان ذنب السرحان فلق شفق و مانند آنها مقابل کاینات ارضی. یا کاینات دایر ( دایره ). یا کاینات فاسد ( فاسده ). یا کاینات دایر ( دایره ). موجودات جسمانی هستند که در معرض فسادند یعنی فاسد شونده اند و ثبات و دوامی ندارند. یا کاینات متعاقبه. موجودات مادی که در معرض خلع و لبس میباشند.
موجودات
کائنات

جملاتی از کلمه کائنات

در مقام «لا» نیاساید حیات سوی الا می خرامد کائنات
گشت داود عشق نغمه سرای خواند در گوش کائنات زبور
نه گوش روزگار شنیده ترا نظیر نه چشم کائنات بدیده ترا عدیل
این داستان در سال ۱۹۵۶ نوشته شد، و شاید متوجه شده باشید که در توصیف پایان کائنات هیچ اشاره‌ای به سیاه‌چاله‌ها نمی‌کنم. در سال ۱۹۵۶ ستاره‌شناس‌ها حرفی از سیاه‌چاله‌ها نمی‌زدند. اگر قرار بود داستان را امروز بنویسم، شرط می‌بندم که درباره‌ی سیاه‌چاله‌ها خیلی می‌گفتم. و این نشان می‌دهد که چگونه علمی-تخیلی از علم عقب می‌ماند.
بندهٔ سید شدم از جان و دل لاجرم از کائنات آزاده ام
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم