رود پیس به طول ۱,۶۰۰ کیلومتر در غرب کانادا واقع شده است. این رود از تلاقی رودهای فینلی و پارسنیپ در فینلی فورکس، واقع در بریتیش کلمبیا، شکل میگیرد. سپس از طریق کوههای راکی به سمت شمال شرقی حرکت کرده و وارد آلبرتا میشود. در اینجا، با جریان شمالی خروجی از دریاچۀ اَتابسکا ترکیب میشود و به نام اسلیو ادامه مییابد. پس از طی ۱۹۳ کیلومتر، به دریاچۀ گریت اسلیو میریزد. به علاوه کانادا کشوری واقع در شمال قاره آمریکای شمالی است که شامل ده استان و سه قلمرو میباشد. این کشور از شرق به اقیانوس اطلس، از غرب به اقیانوس آرام و از شمال به اقیانوس منجمد شمالی محدود میشود و از سمت جنوب با ایالات متحده آمریکا هممرز است. با مساحتی معادل ۹٬۹۸۴٬۰۰۰ کیلومتر مربع، کانادا دومین کشور بزرگ جهان از نظر مجموع مساحت و چهارمین کشور بزرگ از نظر مساحت خشکی به شمار میآید. مرز مشترک این کشور با ایالات متحده، طولانیترین مرز زمینی در جهان است. پایتخت کانادا، اُتاوا و بزرگترین شهر آن، تورنتو است. بخش وسیعی از سرزمین کانادا به دلیل سرمای شدید و نزدیکی به قطب شمال، خالی از سکنه باقی مانده است.
پیس
لغت نامه دهخدا
تو بر نصیحت آن پیس جاهل پیشین
شدستی از شرف مردمی بسوی پسی.ناصرخسرو.در ملک تو بسنده نکردند بندگی
نمرود پشه خورده و فرعون پیس لنگ.سوزنی.از بار هجو من خر خمخانه گشت لنگ
آن همچو شیر گنده دهان، پیس چون پلنگ.سوزنی.ماخولیا گرفته و مصروع و گنده مغز
زرداب خورده چون عسلی پیس چون زنار.سوزنی.چه قدر آورد بنده حوردیس
که زیر قبا دارداندام پیس.سعدی. || پیس مرد. بد مرد. ( آنندراج ): و بسیار خلق پیش او گرد شدند چیزی لنگان و چیزی پیسان. ( دیاتسارون ص 124 ).
ای آنکه صفات تو بود تابع ذات
بر پیسی ذات تو گواه است صفات
فرمود نبی که آل من نبود پیس
ای سید پیس بر محمد صلوات.باقر کاشی ( آنندراج ). || ابلق و دورنگ. خالدار و دورنگ و سیاه و سفید که ابلق و ابلک باشد. ( آنندراج ). خلنگ. پیسه: گاو پیس؛ که نشان سفید دارد:
اینهمه سرها مثال گاو پیس
دوک نطق اندر ملل باریک ریس.مولوی.|| سفید که نقیض سیاه باشد. || کنایه از مردم خسیس و رذل.( برهان ). || ( اِ ) خرمای ابوجهل و آن نباتی است که از پوست آن رسن تابند. پیش.
فرهنگ معین
(یِ ) [ فر. ] (اِ. ) نمایشنامه.
فرهنگ عمید
کسی که به بیماری برص مبتلا شده و پوست بدنش دارای لکه های سفید باشد: چه قدر آوَرَد بندۀ حوردیس / که زیر قبا دارد اندام پیس (سعدی۱: ۱۴۲ ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه آزاد فارسی
رودی به طول ۱,۶۰۰ کیلومتر، در غرب کانادا. از تلاقی رودهای فینلی و پارسنیپ در فینلی فورکس، در بریتیش کلمبیا، تشکیل شده است و از طریق کوه های راکی در جهت شمال شرقی وارد آلبرتا و با جریان شمالیِ خروجی از دریاچۀ اَتابسکا ادغام می شود؛ از این محل با نام اسلیو جریان می یابد و پس از طی ۱۹۳ کیلومتر به دریاچۀ گریت اسلیو می ریزد.
ویکی واژه
نوعی بیماری پوستی که بر روی پوست لکههای سفید پیدا میشود.
ابرص، پیسه.
جمله سازی با پیس
سوالی میکنم فرما جوابی کزین پیسی وزان عاری نباشد
فاقه تا کی کشد ز پیس دماغ بی کمال خوی معنبر تو