پشت پایی
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
جمله سازی با پشت پایی
دست توفیق شد و دامن مقصد بگرفت پشت پایی که تو بر هستی باطل زده ای
غیر تو با تو حجابست، بجایی نرسید پشت پایی بزدیم از همه بیزار شدیم
تا نخوردی پشت پایی از جهان خویش را زین گوشه گیری وارهان
همه همچو دستار خود روی دستی همه همچو شلوار خود پشت پایی
دامن خضر رها کن که دلیل تو بس است پشت پایی که بر این عالم باطل زده ای
ماهرویی و ازین رو ای پسر مهر و مه را پشت پایی می زنی