پرچم، بِیرَق یا دِرَفش، نماد یک گروه اجتماعی، تیم، سازمان، حکومت یا کشور به شمار میرود. این نماد معمولاً بر روی پارچه یا کاغذ و به صورت رنگی طراحی و تولید میشود. در گذشته، پرچم به عنوان نمادی از اتحاد و تمایز در جنگها شناخته میشد و نشاندهنده همبستگی یک ملت بود. بر اساس منابع ترکیهای، این واژه که به صورت وامواژه در ترکی عثمانی وجود داشته، ریشهای فارسی دارد و به معنای پرچم یا پرچمنده و همچنین برچم یا برچمنده است. این واژه از پر که به معنای جلو، رو یا بالا است و فعل چمیدن به معنای پیچ و خم خوردن تشکیل شده است. در لغتنامه دهخدا، این واژه به عنوان یکی از واژههای فارسی دستهبندی شده است. برخی محققان معتقدند که این واژه ریشه خارجی دارد، اما شواهدی برای تأیید این ادعا وجود ندارد. در ابتدا، این واژه معنای دیگری داشت، اما به تدریج جایگزین واژه ترکی بیرق در ایران شد.

پرچم
لغت نامه دهخدا
بر سر بیرق بلاف پرچم گوید منم
طره خاتون صبح بر تتق روزگار.عماد عزیزی ( از حاشیه فرهنگ اسدی نخجوانی ).راست گفتی بباد پرچم بود
گر بود باد را ستام به زر.فرخی.همیشه تا که بود پرچم و سنان بادا
سر مخالف تو بر سر سنان پرچم.ادیب صابر.از آن زمان که ظفر پرچم تو شانه زده
ز زنگ جور کدام آینه است نزدوده.انوری.خال جمال دولت بر نامهات نقطه
زلف عروس نصرت بر نیزه هات پرچم.انوری.روزی که زلف پرچم از آسیب معرکه
پنهان کند طراوت رخسار روزگار.انوری.در کوکبه تو طره شب
بر نیزه بندگانت پرچم.انوری.می طرازد چرخ غژغاو دو رنگ صبح وشام
نیزه قدرت مگر پرچم ندارد بر قنات.اثیرالدین اخسیکتی.کلک تو ز مرتبت بخندد
بر قامت رمح و ریش پرچم.اخسیکتی.بر علم مظفرت پرچمی آرزو کند
در فلک چهارمین وقت کسوف جرم خور.مجیر بیلقانی.بجان جست آنکه جست از تو ولیکن من نگویم چون
گسسته پرچم نیزه دریده دامن خفتان.مجیر بیلقانی.خصمت سپید دست و سیه دل چو دفتر است
بر بیرقت ز طره بلقیس پرچم است.مجیر بیلقانی.و آنکه گیسوی پریشان عروس ظفراست
روز کین پرچم شبرنگ فراز علمش.مجیر بیلقانی.بپرچم حبشی شکل رایتت که ظفر
بهندوئیش میان بسته میرود عمدا.مجیر بیلقانی.از بهر تو می طرازد ایام
منجوق ز صبح و پرچم از شام.خاقانی.آنجا که نعت صورت خوبان رود ترا
دل سوی قد نیزه و گیسوی پرچم است.ظهیر فاریابی.پرچم شبرنگ شاه گیسوی عروسان ظفر است. ( راحةالصدور راوندی ).
و سر سروران گوی میدان و پرچم سنان گشت. ( تاج المآثر ). و زلف زره ساز او سایه بر عارض خورشید رخشان می انداخت و رایت خورشید سپید روز به پرچم سیاه شب می پوشید. ( تاج المآثر ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (زیست شناسی ) قسمتی از گل که از میله های بسیار نازک تشکیل می شود و تخم های نر در آن قرار دارد.
۳. [قدیمی، مجاز] موی جلوِ سر، کاکُل.
۴. [قدیمی] منگوله ای که از موی حیوانات درست می شده و بر سر نیزه یا علم آویزان می کرده اند، منگوله.
فرهنگ فارسی
موضعی در شمال غربی هارون آباد در حوالی زنجان
فرهنگستان زبان و ادب
{stamen} [زیست شناسی] هریک از اندام های تولیدمثلی نر در گیاهان گل دار که درمجموع نافۀ گل را تشکیل می دهند * مصوب فرهنگستان اول
دانشنامه عمومی
طبق منابع ترکیه ای واژه «پرچم» که به صورت وام واژه در ترکی عثمانی وجود داشته بود، واژه ای پارسی است که همان «پرچم» یا «پرچمنده» و «برچم» یا «برچمنده» معنی می دهد و از «پر» ( «بر» به معنی «جلو» یا «رو» و «بالا» ) و فعل «چمیدن» به معنی «پیچ و خم خوردن» تشکیل شده است. در لغت نامه دهخدا جزء واژه های پارسی دسته بندی شده است، برخی محققان گفته اند این واژه ریشه خارجی دارد اما شواهدی در این باره در دست نیست. این واژه در آغاز به معنی دیگری بود اما بعدها در ایران جای واژه ترکی «بیرق» را گرفته است:
به موی یا دم غژگاو را که بر سر درفش و نیزه می بستند پرچم منگوله یا شرابهٔ ابریشمی، می گفتند. این واژه با مرور زمان، به حکم اطلاق جزء بر کل، بر خود بیرق یا درفش نیز اطلاق شده و نخستین فرهنگستان ایران کاربرد آن را به همین معنی و به جای علم و بیرق تأیید کرده است. در گذشته به پرچم یا بیرقی که در جنگ ها استفاده می شده «درفش» می گفتند که آن هم از فعل «دِرَفشیدن» یا «دِرُوْشیدن» که به معنی «نوعی لرزیدن» است. از دیگر واژه های بیگانه و عربی برای این واژه در زبان فارسی «عَلَمْ» می باشد. عَلَم از ریشهٔ علم بوده و در قدیم معنی «شناساننده» داشته است. از آن جا که پرچم هر قبیله باعث می شده که در بین قبایل دیگر شناخته شوند، به مرور معنی علم تغییر یافته و امروزه معنای «پرچم» می دهد.
پیشینه استفاده از پرچم در بین قبایل، چه در جنگ و چه در صلح، به روزگار باستان بازمی گردد. آن گونه که از منابع تاریخی بر می آید، تمدن های گوناگون، شرق و غرب از آن بهره می جسته اند هر چند به طور دقیق مشخص نیست که نخستین بار استفاده از آن توسط چه کسی و در چه زمانی بوده است.
واضح است که پرچم، به دلیل اینکه نماد همبستگی لشکر بوده، یکی از اهداف دشمن برای از بین بردن پرچم دار و به زمین انداختن پرچم برای تضعیف روحیه جنگی لشکر مقابل به شمار می رفته است. در بسیاری از جنگ ها یکی از منصب های مهم، «پرچم داری» بوده است؛ به گونه ای که هر گاه پرچم از دست پرچم دار می افتاده، نوعی شکست و از هم گسیختگی برای لشکر به شمار می آمده است.
پرچم (گل). به اندام نر گیاهان در تولید مثل جنسی پرچم می گویند. دستگاه زایای نر شامل عضو تولید مثل نر گیاه است که پرچم نام دارد و جایگاهش در خارج دستگاه زایای ماده و داخل جام گل است ( بین مادگی و گلبرگ ). هر پرچم از دو بخش بساک و میله تشکیل شده است. بساک غالباً شامل ۴ کیسه حاوی دانه های گرده است که کیسه بساک گفته می شود.
پرچم ها در وسط گل ها به شکل میله های باریک و بلندی هستند که برجستگی های کوچکی در نوک آن ها دیده می شود. روی برجستگی های نوک پرچم گرد زرد رنگی وجود دارد که اگر به آنها دست زده شود، به انگشتان می چسبند.
بساک مهمترین بخش پرچم است که در آن دانه های گرده تشکیل می شوند. در هر بساک غالباً دو حجره اصلی وجود دارد که هر کدام از آنها به نوبه خود دارای دو حجره کوچکتر به نام کیسه گرده است. درون کیسه های گرده دانه های گرده تولید می شود. کار پرچم گرده افشانی است
گونه های جایگیری پرچم ها در گل:
با جداسازی پرچم زعفران از بقیهٔ اجزای گل زردی زعفران به دست می آید.
گل زعفران شامل ۶ گلبرگ بنفش و سه پرچم زرد و کلاله سه شاخه قرمزرنگ است. پرچم ها به دلیل اینکه از میان گلبرگ ها جدا شده اند بوی زعفران را با خود به همراه دارند. کشاورزان معمولاً هنگام درو پرچم زعفران را دور می ریزند اما این پرچم ها به دلیل داشتن ترکیبات خاصی مانند کروستین خواص آنتی اکسیدان و ضدسرطانی دارند.
دانشنامه آزاد فارسی
پرچم (رایانه). پرچم (رایانه)(Flag)
علامتی که در موقع پردازش یا تفسیر اطلاعات توسط یک رایانه مورد استفاده قرار می گیرد و یا سیگنالی که حضور برخی شرایط خاص را نشان می دهد. پرچم ها در مواردی از قبیل ارتباطات، برنامه نویسی و پردازش اطلاعات کاربرد دارند. یک پرچم می تواند از یک یا چند بیت تشکیل شده باشد و توسط نرم افزار و سخت افزار در داخل رایانه قرار داده شده باشد تا واقعه ای نظیر بروز خطا یا نتیجه مقایسه دو عدد را نشان دهد. در پروتکل ارتباطی HDLC، مجموعه واحدی از بیت های صفر و یک که برای نشان دادن شروع و پایان یک فریم از داده های انتقالی (واحدهای تشکیل دهنده پیغام ها) مورد استفاده قرار می گیرد.
پرچم (گیاه شناسی). پرچم (گیاه شناسی)(stamen)
اندام تولیدمثلی نرِ گیاه. پرچم های گیاه را مجموعاً نافۀ گل (آندروسیوم) می گویند. پرچم معمولاً متشکل از یک پایه و یک میله است. بساک اندام حاوی گرده است و در رأس میله قرار دارد. در برخی گیاهان نخستین، مانند ماگنولیا، پرچم ممکن است مشخصاً تمایز نیافته باشد. تعداد و موقعیت پرچم در طبقه بندی گیاهان گل دار اهمیّت دارد. معمولاً تیره های پیشرفته تر پرچم کمتری دارند، اما موقعیت استقرار آن ها به صورتی است که احتمال گرده افشانی موفق آن ها پایین نیاید.

جملاتی از کلمه پرچم
کلک تو ز مرتبت بخندد بر قامت رمح و ریش پرچم
بر فراز آسمان پرچم زدی با ملایک بال و پر برهم زدی
جبن تا غایتی که در صف جنگ بارها بر نفیر و پرچم رید