پاتولوژی

لغت نامه دهخدا

پاتولوژی. [ ت ُ ل ُ ] ( فرانسوی، اِ ) مبحث علل و اعراض امراض.

فرهنگ معین

(تُ لُ ) [ فر. ] (اِمر. ) = پاتوبیولوژی: مطالعة فرآیند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت های آن، آسیب شناسی (فره ).

فرهنگ عمید

شاخه ای در علم پزشکی که دربارۀ منشاء، علت، و ماهیت بیماری ها بحث می کند، آسیب شناسی، دردشناسی.

فرهنگ فارسی

( اسم ) مبحث علل و اعراض امراض
مبحث علل و اعراض امراض

ویکی واژه

پاتوبیولوژی: مطالعة فرآیند بیماری در یک اندام یا تمامی بدن برای شناخت ماهیت و علت‌های آن، آسیب شناسی (فره)

جمله سازی با پاتولوژی

برخی آزمایشگاه‌ها که پیشرفته بوده و از نظر فضای آزمایشگاه و دستگاه‌ها گسترده‌تر هستند، آزمایشات تشخیص طبی و پاتولوژی را باهم انجام می‌ذهند که به آنها آزمایشگاه پاتوبیولوژی گفته می‌شود.
در سال ۱۹۲۲ از او خواستند تا کشف کند چرا گرسنه‌ماندن باعث کمتر شدن حملات صرع می‌شود. استنلی، ویلیام گوردون لنوکس را به‌عنوان دستیارش استخدام و به مدرسه پزشکی هاروارد آورد تا بر روی رژیم غذایی کتوژنیک که به‌نظر می‌رسید در درمان صرع مؤثر باشد، تحقیق کنند. وی در سال ۱۹۲۵، استادتمام رشتهٔ نوروپاتولوژی در هاروارد شد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
محتمل
محتمل
الم
الم
خویش
خویش
بلا
بلا