ولی نعمت

لغت نامه دهخدا

ولی نعمت. [ وَ لی ی ِ ن ِ م َ / وَ ن ِ م َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) آنکه بر کسی حق نعمت دارد. نگهبان نعمت:
فروغ دل و دیده مقبلان
ولی نعمت جان صاحبدلان.حافظ.|| بزرگ. سرور. رجوع به ولی ( از ع، ص، اِ )در این معنی شود.

فرهنگ معین

(وَ. نِ مَ ) [ ع. ] (ص مر. ) آن که بر کسی حق نعمت دارد.

فرهنگ عمید

خداوند نعمت، آن که بر کسی حق نعمت دارد.

ویکی واژه

آن که بر کسی حق نعمت دارد.

جمله سازی با ولی نعمت

ولی نعمت خداوندم چو بخشد بدست چپ کند جودش چنین کار
ز شکر وی آن نعمت افزون بود ولی نعمتی بیش از این چون بود
آن ولی نعمت وافی قلم صافی دل که می مجلسش از میکده فیض بقاست
نامهٔ عمر ترا از فلک این باد خطاب زندگانی ولی نعمت من باد دراز
سوره ی نور آیه ی رحمت تویی خلق عالم را ولی نعمت تویی
ورت خرسندی درین منزل ولی نعمت بود رو که چون من بی‌نیازی از فراوان داشتن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
رویداد یعنی چه؟
رویداد یعنی چه؟
اوشاخ یعنی چه؟
اوشاخ یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز