یا بگو ها و یا بگو که نخیر به سلامت ز ما و از تو به خیر
چون مرغ دل از گوشه بام تو نخیرد کز سنگ رقیبان دگرش بال و پری نیست
شد میان دو صف آنگونه به خواب که شنیدند نخیرش اصحاب
- نخیر، برعکس. افکار آدم را مهم جلوه میدهد، آدم مجبور میشود خود را جدی بگیرد.
«نخیر؛ ما میخواهیم دور کشور دیوار بکشیم.»
که شاه جهان برنخیرد همی مگر از کرانی گریزد همی