نخچیر

کلمه نخجیر به معنی محلی است که در آن شکار می‌شود و در ادبیات فارسی و زبان فارسی کاربرد خاصی دارد. این کلمه مؤنث است و در برخی موارد می‌تواند به صورت جمع نیز استفاده شود. هنگام استفاده از این کلمه در جملات، باید به ساختار زبانی توجه داشته باشید. در تلفظ این کلمه، خ به صورت قوی ادا می‌شود و جیر به صورت ملایم. این کلمه در اشعار و متون ادبی می‌تواند بار معنایی خاصی داشته باشد؛ به‌خصوص در ارتباط با لذت شکار و زیبایی طبیعت.

لغت نامه دهخدا

نخچیر. [ ن َ ] ( اِ ) شکار. ( برهان قاطع ) ( ناظم الاطباء ). صید. ( ناظم الاطباء ). شکارکرده شده. ( غیاث اللغات ). عموماً بمعنی شکاراست، یعنی صید. ( آنندراج ). هر جانور شکاری. ( جهانگیری ). هر حیوانی که شکار کرده میشود عموماً. ( فرهنگ نظام ). نخجیر

فرهنگ فارسی

۱ - ( اسم ) شکارصید: تاعرب صورت نبند دگه به پیکارایشان میرویم بل برسبیل نخچیر برخواهم نشست.۲ - هرحیوانی که شکارشود جانورشکاری مرااسیرگرفته بتی گرفته اسیر شگفت نیست که نخچیرجوی شدنخچیر. ( منطقی ترجمان البلاغه ص ۳ ) ۵۵ - بزکوهی: ( شمس دلالت داردبر ) گوسفند ونخچیروگوزن واسب تازی.

ویکی واژه

شکار، شکارگاه، شکار کردن. دد و مرغ نخچیر گشته گروه.....برفتند ویله کنان سوی کوه (شاهنامه)

جملاتی از کلمه نخچیر

چو از نخچیر باز آمد رفیدا یکایک راز بر گل کرد پیدا
چو شد گرم بازار نخچیرگاه برآمد غو طبل زرین به ماه
ببستند آذین بشهر و به راه که شاه آمد از دشت نخچیرگاه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم