ملاعین

ملاعین جمع کلمه ملعون است و به افرادی اطلاق می‌شود که به نوعی مورد نفرین یا لعن قرار گرفته‌اند. این واژه در زبان فارسی به کسانی اشاره دارد که به خاطر اعمال ناپسند و رفتارهای زشت خود، از سوی دیگران یا حتی از سوی خداوند، مورد تنفر و دوری قرار گرفته‌اند. ملاعین به عنوان افرادی منفور شناخته می‌شوند که در جامعه به خاطر کردارهای ناپسند خود، وجهه‌ای منفی دارند. این اصطلاح در متون دینی و ادبیات فارسی به کار می‌رود و به نوعی به افرادی اشاره می‌کند که به خاطر خیانت، ظلم یا فساد، از رحمت و محبت خداوند دور شده‌اند. در واقع، ملاعین به کسانی گفته می‌شود که به دلیل رفتارهای خود، نه تنها از نظر اجتماعی طرد شده‌اند، بلکه از نظر معنوی نیز در معرض عذاب و مجازات قرار دارند.

لغت نامه دهخدا

ملاعین.[ م َ ] ( ع ص، اِ ) ج ِ ملعون. ( غیاث ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). ج ِ ملعون. رانده و دور کرده از نیکی و رحمت. ( آنندراج ): ملاعین حصار غور برجوشیدند. ( تاریخ بیهقی چ ادیب ص 111 ). آن ملاعین گرم درآمدند. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 112 ). چون شب تاریک شد آن ملاعین بگریختند. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 113 ). بسیار از آن ملاعین کشته شدند. ( تاریخ بیهقی ایضاً ص 113 ).
بر حب آل احمد شاید گر
لعنت همی کنند ملاعینم.ناصرخسرو.فلک نخواند به آواز لشکر منصور
بر آن ملاعین جز کل من علیها فان.عثمان مختاری ( دیوان چ همایی ص 358 ).لاچین که چو او لعب نماید به ملاعب
گوید اجل اندر دل اعدای ملاعین.عثمان مختاری ( ایضاً ص 436 ).مقتدای شیاطین و پیشوای جنود ملاعین بود. ( مرزبان نامه چ قزوینی ص 79 ). در حرکت آمد و روی به جانب آن ملاعین آورد. ( ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 349 ). او را از دست ملاعین بستدند. ( ترجمه تاریخ یمینی ایضاً ص 351 ). ابلیس را که به قول اصح از آن ملاعین بود و عزازیل نام داشت با فوجی از صبیان اسیر ساختند. ( حبیب السیر چ خیام ج 1 ص 14 ). و رجوع به ملعون شود.

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (ص. ) جِ ملعون.

فرهنگ عمید

= ملعون

فرهنگ فارسی

جمع ملعون
( صفت اسم ) جمع ملعون: [ مقتدای لشکر شیاطین و پیشوای جنود ملاعین بود. ] ( مرزبان نامه ۱۳۱۷ ص ۸۱ )

ویکی واژه

جِ ملعون.

جمله سازی با ملاعین

نشاندی تو غوغا و بود از ملاعین همه صحن آفاق غوغا گرفته
و تو نیز در تفحص الحاح منمای که رنجور گردی اگر بشنوی. آن ملاعین صواب است دیده‌اند که ترا و پسر را و تمامی بندگان مخلص را و پیل سپید و دیگر پیلان را و جمازه‌بختی را جمله: بباید کشت تا شر خوابی که دیده‌ام دفع شود.
چه گویمت که چه می‌کرد اعظم السّلطان حقیقةً یکی از جملهٔ ملاعین بود
چون خار و خس قوی شد زه کرد خوگ ملعون در باغ و زو برآمد قومی همه ملاعین
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال میلادی فال میلادی فال تک نیت فال تک نیت فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت