موقتا
فرهنگ معین
فرهنگ فارسی
جمله سازی با موقتا
مصدق از شاه خواسته بود که موقتاً ایران ترک کند، سید محمد بهبهانی با نامهای به سید ابوالقاسم کاشانی مانع از رفتن شاه شد؛ او با تمام وجود به کاشانی اصرار کرد که با تهیه و تنظیم نامهای نگذارد که شاه ایران را ترک کند.
مخالفان دولت تایلند موقتاَ به اعتراضات خود به دولت آبهیسیت وجاجیوا، نخستوزیر این کشور، پایان دادند. یک روز پس از درگیریهای شدید با ۲ کشته و بیش از ۱۰۰ زخمی، هزاران تظاهرکننده از مناطق اطراف مقر دولت در بانکوک خارج شدند. رهبران اپوزیسیون پس از استقرار صدها سرباز و چندین دستگاه تانک اعلام کردند که اعتراضات به طور موقت پایان میدهند. دویچه وله فارسی
ماده ۴ـ عزل استانداران به پیشنهاد وزیر کشور، تأیید رئیسجمهور و حکم وزیر کشور انجام میشود. در صورت استعفاء، عزل، فوت یا سایر مواردی که مانع از انجام وظائف استانداران گردد. سرپرست استانداری موقتاً از سوی وزیر کشور تعیین میشود، وزیر کشور موظف است حداکثر ظرف مدت یکماه استاندار جدید را به هیئت وزیران پیشنهاد نماید.
در مارس ۱۹۸۰ خمینی قانون حمایت خانواده را لغو کرد و حجاب زنان را اجباری کرد. هر چند بعد از تظاهرات پرشمار زنان مخالف در اسفند ۵۷، خمینی موقتاً عقبنشینی کرد، اما در ماه ژوئیه پوشش اسلامی را در ادارات دولتی اجباری کرد و یک سال بعد نیز مجلس بقیهٔ زنان را موظف به این کار کرد.
او در سال ۱۸۶۶ به واسا بازگشت تا با فردریک ویکتور سلتین (۱۸۳۳–۱۸۷۳) که پزشک بود ازدواج کند. این باعث شد که او موقتاً از دنیای هنر منزوی شود، اگرچه او همچنان به نقاشی صحنههایی از خانه و خانواده خود ادامه داد. پس از فوت شوهرش در حالی تصمیم گرفت معلم هنر شود که سه فرزند داشت، او به تورکو نقل مکان کرد تا در مدرسه طراحی انجمن هنر معلم شود، و تا سال ۱۸۸۹ در آنجا ماند