موزون

موزون

موزون به معنای «دارای وزن» است، که در زبان فارسی به معنای تناسب و هماهنگی در اجزاء یا عناصر مختلف می‌باشد.

در موسیقی: به معنای داشتن ریتم و تناسب در نواختن یا خواندن است. یک آهنگ موزون به خوبی تنظیم شده و دارای ریتمی است که به راحتی قابل شنیدن و احساس کردن است.

در شعر: این اصطلاح به معنای داشتن وزن و قافیه است. شعر موزون دارای ساختاری مشخص است که به آن زیبایی و هماهنگی می‌بخشد. این نوع شعر به دلیل تکرار الگوهای وزنی و قافیه‌ای، راحت‌تر به خاطر سپرده می‌شود.

در حرکات بدنی: به معنای هماهنگی و تناسب حرکات بدن است. حرکات موزون به خوبی با موسیقی یا ریتم هماهنگ می‌شوند و زیبایی خاصی به نمایش می‌گذارند.

در شخصیت و رفتار: این واژه می‌تواند به توصیف افرادی استفاده شود که دارای رفتارهای متوازن و متناسب هستند. این افراد در ارتباطات اجتماعی خود هماهنگ و متعادل عمل می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

موزون. [ م َ ] ( ع ص ) سنجیده شده و اندازه کرده شده. ( ناظم الاطباء ). سنجیده. ( آنندراج ). با وزن کشیده. مقدر. سخته. صاحب وزن. بوزن

فرهنگ معین

( مُ ) [ ع. ] (اِمف. ) ۱ - وزن شده، سنجیده شده. ۲ - متناسب. ۳ - هماهنگ. ۴ - آهنگ دار.

فرهنگ عمید

۱. وزن شده، دارای وزن، سنجیده شده.
۲. متناسب.
۳. دارای تناسب اندام یا حرکات متناسب: ( علی الخصوص کسی را که طبع موزون است / چگونه دوست ندارد شمایل «موزون» (سعدی۲: ۵۴۲ ).

فرهنگ فارسی

وزن شده، دارای وزن، سنجیده شده، متناسب
( اسم ) ۱ - وزن شده سنجیده. ۲ - دارای وزن ( شعر ) مقابل نا موزون: [ شعر را بر آن عرض کنند تا موزون از نا موزون پدید آید. ] ( المعجم. مد. چا. دانشگاه ۳ ) ۲۴ - متناسب: [ در چمن چون حرف آن بالای موزون میرود سرو چون دزدان ز راه آب بیرون میرود. ] ( صائب ) یا طبع موزون. قریحه شاعرانه مستقیم که اوزان دلپسند آفریند: [ علی الخصوص کسی را که طبع موزون است چگونه دوست ندارد شمایل موزون. ] ( سعدی قزوینی. یاد داشتها ۱٠۸:۴ )

فرهنگ اسم ها

اسم: موزون (دختر) (عربی) (مذهبی و قرآنی) (تلفظ: mo(w)zun) (فارسی: موزون) (انگلیسی: mowzun)
معنی: وزن شده، سنجیده شده، متناسب، هماهنگ، آهنگ دار، دارای اجزای منظم، متناسب و زیبا، دارای آهنگ موسیقی، ( در حالت قیدی ) به صورت هماهنگ و متناسب، ( در قدیم ) لطیف و حساس

فرهنگستان زبان و ادب

{metrical} [موسیقی] دارای وزن
[موسیقی] ← ریتمی

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی مَّوْزُونٍ: موزون - متناسب - چیزی که با اندازه گیری و حساب دقیق ساخته شده (کلمه موزون از وزن و به معنای سنجیدن اجسام از جهت سنگینی است، لیکن آن را عمومیت داده و در اندازهگیری هر چیزی که ممکن باشد آن را اندازهگیری کرد، به کار برده اندو در کلام خدای تعالی که فرم...
معنی أَنکَرَ: نا مطبوع ترین-نا موزون ترین-نکره ترین
ریشه کلمه:
وزن (۲۳ بار)
«مَوْزُون» در اصل از مادّه «وَزْن» به معنای شناسایی اندازه هر چیز گرفته شده است و اشاره به حساب دقیق و نظم شگرف و اندازه های متناسب در همه اجزای گیاهان است که هر یک از آنها بلکه هر یک از اجزاء آنها از ساقه، شاخه، برگ، گلبرگ، تخم و میوه حساب و کتاب معینی دارد.

جملاتی از کلمه موزون

آواز نهنگ‌ها صدایی است که نهنگها از خود درمی‌آورند و از آنجایی که این صدا موزون است بدان آواز می‌گویند.
سخن ابن یمین گوش کن ایعشوه فروش تا همه گوش تو در گوهر موزون گیرد
الکساندرا پاتسکویچ (روسی: Александра Вячеславовна Пацкевич؛ زادهٔ ۴ نوامبر ۱۹۸۸) شناگر شنای موزون اهل روسیه است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال عشقی فال عشقی فال چای فال چای فال پی ام سی فال پی ام سی