مواصلت به معنای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات بین افراد یا گروهها است. این واژه به طور عمومی شامل تمامی اشکال ارتباطات، اعم از کلامی، نوشتاری و غیرکلامی میشود. از طریق مواصلت، افراد میتوانند احساسات، اندیشهها و نیازهای خود را به اشتراک گذاشته و درک بهتری از یکدیگر پیدا کنند. به عبارتی، مواصلت نقش کلیدی در برقراری روابط انسانی و اجتماعی ایفا میکند و به عنوان بنیادی برای تعاملات موثر محسوب میشود. این مفهوم در زندگی روزمره اهمیت بسزایی دارد زیرا بدون آن، امکان برقراری روابط انسانی و اجتماعی به شدت کاهش مییابد. از طریق مواصلت، افراد قادر به بیان نیازها و احساسات خود هستند و این امر به تقویت روابط عاطفی و اجتماعی کمک میکند. همچنین، نوع مؤثر میتواند به حل سوءتفاهمها و مشکلات بین افراد منجر شود. در نهایت، توانایی برقراری ارتباط موثر، از عوامل کلیدی موفقیت در زمینههای مختلف زندگی، از جمله کار و خانواده، به شمار میرود.
مواصلت
لغت نامه دهخدا
- مواصلت کردن؛ پیوند کردن. وصلت کردن. ازدواج کردن با کسی. زناشویی کردن: دختران را جز با کسانی که از اهل بیت ایشان بودند مواصلت نکردندی. ( فارسنامه ابن البلخی ص 98 ).
مواصلة. [ م ُ ص َ ل َ ] ( ع مص )وصال. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( المصادر زوزنی ).با کسی پیوستن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). و رجوع به وصال شود. || کاری پیوسته کردن. ( المصادر زوزنی ). پیوسته داشتن. || دوستی بی آمیغ و بی غرض کردن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
مواصلة. [ م َ ص ِ ل َ ] ( اِخ ) موصلیان. مردم موصل. متوطنین شهر موصل. ( ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. [قدیمی] به هم پیوستن.
۳. [قدیمی] رساندن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) وصلت کردن با هم با هم پیوستن. ۲ - ( اسم ) پیوستگی.
ویکی واژه
با هم وصلت کردن، به هم پیوستن.
جملاتی از کلمه مواصلت
و تعجیل باید نمود تا زودتر بباید و بهجت و اعتداد ما که به حیات او تازه گشته است تمام گرداند، و ما نیز از حجرهٔ مفارقت به حجلهٔ مواصلت خرامیم و مثال دهیم تا مجلس خرم بیارایند و بیارند.
این خطاب با موسی کلیم رفت هنگام مناجات. موسی گفت: خداوندا میدان مواصلت کجاست؟ خلوت گاه مناجات کجاست؟ این اجدک؟ کجات یابم؟
مواصلت نشود منقطع به خوف و خطر مخالفت نکند معتقد به سرّ و علن