کلمه مهیا در زبان فارسی به معنای آماده و فراهم است و در موقعیتهای مختلف به کار میرود. این واژه از جایی نشأت میگیرد که نشاندهندهی حالتی است که در آن فرد یا چیزی برای انجام کاری خاص یا مواجهه با یک موقعیت خاص آمادگی دارد. بهعنوان مثال، زمانی که یک فرد برای یک مراسم یا رویداد مهم آماده میشود، میتوان گفت که او در حال مهیا شدن است. این اصطلاح به وضوح نشاندهندهی اهمیت آمادهسازی و برنامهریزی در زندگی روزمره ماست. در دنیای امروز که سرعت تغییرات بسیار زیاد است، مهیا بودن میتواند به معنای موفقیت در مواجهه با چالشها و فرصتها باشد. بنابراین، مفهوم مهیا بودن نه تنها به آمادهسازی فیزیکی بلکه به آمادگی ذهنی و روحی نیز اشاره دارد. در نهایت، میتوان گفت که این واژه به عنوان یک واژه کلیدی در فرهنگ و زبان فارسی، بر اهمیت توجه به آمادگی در هر زمینهای تأکید دارد و میتواند به عنوان یک اصل در زندگی به شمار آید.
مهیا
لغت نامه دهخدا
مهیا. [ م ُ هََ ی ْ یا ] ( ع ص ) آماده شده. ساخته شده. کار راست و نیکو کرده شده. شکرده شده. مهیاء [ م ُ هََ ی ی َ ءْ ]. آماده. حاضر و آماده. راست. ساخته. مستعد. برساخته. سیجیده. آراسته. مُعَدّ. حاضر. شکرده. ( مجمل اللغة ). آسغده: اجابت کرد و مهیا شد امیرالمؤمنین از برای ایستادگی در آن کاری که به او حواله نمود خدا. ( تاریخ بیهقی ص 311 ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. شایسته، مناسب.
فرهنگ فارسی
( اسم ) ۱ - آماده شده. ۲ - مستعد. ۳ - حاضر و آماده: [ قومی... بسمرقند مقام ساخته و ساز وعدت تمام ساخته مستعد و مهیااند. ] توضیح همین صورت [ مهیا ] از نظر املائ صحیح است نه مهیی زیرا مهموز است.
فرهنگ اسم ها
معنی: منسوب به مه، بزرگمنش، بانوی بزرگ، بزرگ
ویکی واژه
آماده، آماده شده.
جملاتی از کلمه مهیا
مهیا کن امروز مرگ مرا و یا خرمی بخش برگ مرا
تیر دعا نهفته ام اندر کمان بسی اندر کمین نشسته مهیای فرصتم
در ساز فنا راحت عشاق مهیاست بالین وفا بیپر پروانه نباشد