معتزل

مکتب اعتزال، که بنیان‌گذار آن واصل بن عطاء، یکی از شاگردان برجسته حسن بصری، به‌شمار می‌رود، نامی است که به گروهی از متکلمان برجسته مسلمان اطلاق می‌گردد. این نام‌گذاری ریشه در معنای لغوی واژه معتزل دارد که به معنای گوشه‌گیر یا کناره‌گیر است. این لقب به دلیل رویکرد متمایز این اندیشمندان به مسائل کلامی و دینی، که با تکیه بر اصول عقلانی و فلسفی شکل گرفته بود، به ایشان داده شد. آنان با اتکا به عقل، به بررسی و تبیین مبانی اعتقادی اسلام پرداختند و در این مسیر، نوآوری‌هایی را در علم کلام اسلامی پدید آوردند.

از جمله اصول بنیادین و کلیدی که مکتب اعتزال بر آن‌ها تأکید می‌ورزید، می‌توان به نفی «رؤیت» خداوند اشاره کرد؛ بدین معنا که معتزله معتقد بودند خداوند در هیچ حال، نه در دنیا و نه در آخرت، با چشم سر قابل مشاهده نیست. این دیدگاه، که در تضاد با برخی تفاسیر رایج بود، بر اساس استدلال‌های عقلی و فلسفی آنان استوار بود. اصل دیگر، که به «منزلة بین المنزلتین» (جایگاهی میان دو جایگاه) مشهور است، به وضعیت گناهکاران کبیره می‌پردازد. بر اساس این اصل، معتزله فردی که مرتکب گناه کبیره شده را نه کافر و نه مؤمن مطلق می‌دانستند، بلکه او را در جایگاهی میان این دو، یعنی فاسق قرار می‌دادند. این رویکرد، بازتابی از تلاش آنان برای حفظ عدالت الهی و تبیین منطقی مسئولیت انسان در برابر اعمالش بود.

در مجموع، مکتب اعتزال با رویکرد عقل‌گرایانه و فلسفی خود، سهم قابل توجهی در تحول و تکامل علم کلام اسلامی ایفا نمود. تأکید بر عقل در کنار نقل، و تلاش برای تبیین مفاهیم دینی با استفاده از استدلال‌های منطقی، از ویژگی‌های برجسته این مکتب بود. دیدگاه‌های آنان در خصوص صفات الهی، عدل الهی، و رابطه اختیار و قضا، مباحث گسترده‌ای را در میان اندیشمندان مسلمان برانگیخت و به غنای فکری جهان اسلام افزود. میراث فکری اعتزالیان همچنان در مطالعات کلامی و فلسفی مورد توجه قرار می‌گیرد و بازتاب‌دهنده اهمیت خردورزی در فهم دین است.

لغت نامه دهخدا

معتزل. [ م ُ ت َ زِ ] ( ع ص ) یک سو و جداشونده و کناره گزیننده. ( آنندراج ). یک سوشونده و گوشه گیرنده. ( ناظم الاطباء ). گوشه گیر. کناره گیر. کناره جوی. گوشه نشین. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). و رجوع به اعتزال شود.

فرهنگ عمید

عزلت گزین، کناره گیر، گوشه نشین.

فرهنگ فارسی

عزلت گزین، کناره گیر، گوشه نشین
( اسم ) کناره گیرنده عزلت گزین جمع: معتزلین.

جمله سازی با معتزل

اگر شکسته شوی از گنه کنی اقرار ترا خدای ببخشد بزعم معتزلی
چشم از پرتو رویش به خدا بینا شد جای آن دارد اگر کور شود معتزلی
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال تاروت فال تاروت فال فنجان فال فنجان