مردم به عنوان جانداران اجتماعی و فرهنگی، شامل تمامی افراد و انسانها در جوامع مختلف هستند. این واژه به معنای خلایق، آدمیان و کسانی است که در کنار یکدیگر زندگی میکنند. در واقع، مردم نشاندهنده تنوع و گوناگونی انسانها هستند که هر یک با ویژگیها و فرهنگهای خاص خود در کنار هم قرار دارند. این جماعت، نه تنها به لحاظ اجتماعی، بلکه از لحاظ فرهنگی و اقتصادی نیز با یکدیگر در ارتباطاند و تأثیرات متقابل بر یکدیگر دارند. بنابراین، درک صحیح از مفهوم مردم و نقش آنها در زندگی اجتماعی، به ما کمک میکند تا به تعاملات انسانی و نیازهای اجتماعی بهتر پی ببریم و همبستگی بیشتری را در میان خود ایجاد کنیم.

مردمان
لغت نامه دهخدا
چاه پر کرباسه و پر کژدمان
خورد ایشان پوست روی مردمان.رودکی.چون کشف انبوه غوغائی بدید
بانگ و زخ مردمان خشم آورید.رودکی.اگر روزی از تو پژوهش کنند
همه مردمانت نکوهش کنند.بوشکور.ز بس بر سختن زرش بجای مردمان هزمان
زناره بگسلد کپان ز شاهین بگسلد پله.فرخی.ای از ستیهش تو همه مردمان بمست
دعویت صعب و منکر و معنیت خام و سست.لبیبی.گفت کاین مردمان بی باکند
همه همواره دزد و چالاکند.عنصری.نادانتر مردمان آن است که مخدوم را بی حاجت در کارزار افکند. ( کلیله و دمنه ). و بدان التفات ننمائی که مردمان قدر طبیب ندانند. ( کلیله و دمنه ). از رنجاندن جانوران و کشتن مردمان احتراز نمودم. ( کلیله و دمنه ). || اهالی: سکنه آن بارسارغ، منک، نملیات شهرکهائی اند خرد و با نعمت ومردمان جنگی. ( حدود العالم ). || عامه. همگان. رعیت: هرون یک ساعتی در بارگاه ماند و مقرر گشت مردمان را که بجای پدر وی خواهد بود. ( تاریخ بیهقی ص 361 ). مردمان امید در وی بستند. ( تاریخ بیهقی ص 334 ). مردمان او را حرمت نگاه داشتندی. ( تاریخ بیهقی ص 122 ). و مزیت جانب اولوالامر بر اصناف مردمان بدانست که... ( سندبادنامه ص 7 ). || کسان. اشخاص: ما فراز شدیم و او را بگرفتیم گفت شما چه مردمانید. ( تاریخ بیهقی ). رای عالی چنین اقتضا می کند که چندتن را... با تو فرستاده آید تا از درگاه دور باشند که مردمانی بیگانه اند. ( تاریخ بیهقی ص 271 ). چنان محتشم را سبک بر زبان آورد مردمان شریف و وضیع را ناپسند شد. ( تاریخ بیهقی ص 383 ).
فرهنگ فارسی
دانشنامه عمومی
• تام سلک - جان آلدریچ
• دان آمچی - هری آلدریچ
• آن جکسون - میلدرد آلدریچ
• کریستین ابرسول - آرلن آلدریچ
• وندی کروسون - آدری آلدریچ
• مایکل مورفی - اد
• رابرت پاستریولی - فرد
• جان فاورو - راننده تاکسی شیکاگو
این فیلم به طور کلی نقدهای خوبی دریافت کرد.
جمله سازی با مردمان
تا به چشم تو سرمه ره کرده خانه مردمان سیه کرده
ترا چون مردمان گر شرم بودی مرا پشتی برویت گرم بودی
از ایشان بپرسید کای مردمان شما را چه آمد بسر از زمان