مدیون

مدیون

در قانون مدنی، مدیون به شخصی می گویند که بدهی یا تعهدی به دیگری دارد. این شخص مسئول پرداخت مبلغ مشخصی یا انجام تعهدات معین است. این فرد باید در زمان مقرر، بدهی خود را تسویه کند و در صورت عدم انجام این تعهد، ممکن است با عواقب قانونی مواجه شود.

قانون مدنی همچنین به حقوق و وظایف مدیون و دائن (طلبکار) اشاره می‌کند. در مواردی که مدیون قادر به پرداخت نیست، ممکن است به درخواست دائن، اقدامات قانونی برای وصول بدهی انجام شود.

لغت نامه دهخدا

مدیون. [ م َدْ ] ( ع ص ) مرد وامدار. مرد بسیاروام. ( منتهی الارب ). قرض دار. ( غیاث اللغات ). بدهکار. وامدار. غریم. مقروض. داین. نعت است از دین

فرهنگ معین

(مَ ) [ ع. ] (اِمف. ) قرض دار، بدهکار.

فرهنگ عمید

قرض دار، بدهکار.

جملاتی از کلمه مدیون

او از سال ۱۳۶۲ به عنوان نویسنده و طراح جلد با ماهنامه فیلم همکاری داشته است. دوستی او با مسعود مهرابی به قبل از انقلاب باز می‌گردد. او در شماره ۶۰۰ ماهنامه درباره همکاریش با مجله فیلم می‌نویسد: بخش عمده‌ای از شهرتم در میان جوان‌ها - به عنوان نویسنده- را به مسعود مهرابی و به مجله فیلم و خواننده‌های نکته سنجش مدیونم. هنوز و برای همیشه.

مدل اصلی آی‌بی‌ام پی‌سی قدرت چندانی نداشت و حتی از بسیاری از رایانه‌های ۸-بیتی زمان خودش نیز ضعیف‌تر بود. بستهٔ کم‌قیمت‌تر آن درایو فلاپی نداشت و به جای آن برای ذخیره‌سازی اطلاعات از کاست استفاده می‌کرد، با این وجود امکان سفارش فلاپی و حافظهٔ رم بیشتر وجود داشت. این رایانه موفقیت خود را مدیون گسترش‌پذیری زیاد و شهرت و کیفیت آی‌بی‌ام است.

در واقع باید گفت حیات کمدی یونان مدیون افکار و مبارزات اوریپیدس است. بدان‌گونه که در تاریخ تئاتر اروپا آمده‌است: «بدون او رشد کمدی سنتی یونان امکان‌پذیر نبود.»
ز جور، گشته یکی بینوا، دگر مدیون ز غصه، گشته یکی ناتوان، دگر مرحوم!
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم