مجامعت به معنای گردهمایی و ارتباط نزدیک میان افراد است که در این زمینه به عمل جماع اشاره میکند. این واژه نشاندهندهی نوعی پیوستگی و همبستگی بین دو یا چند نفر در زمینهای خاص است. در فرهنگهای مختلف، این عمل ممکن است بار معنایی متفاوتی داشته باشد و جنبههای عاطفی، اجتماعی و حتی فرهنگی را در بر بگیرد. به طور کلی، این واژه نه تنها به جنبه فیزیکی آن بلکه به ارتباطات انسانی و احساسات مرتبط با آن نیز اهمیت میدهد. این فرایند میتواند نمادی از عشق، تعهد و نزدیکی بین افراد باشد که در بسیاری از جوامع به عنوان بخشی از روابط طبیعی انسانها شناخته میشود.
مجامعت
لغت نامه دهخدا
مجامعة. [ م ُ م َ ع َ ] ( ع مص ) وطی کردن. جماع کردن. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و رجوع به مجامعت شود. || با کسی در چیزی اتفاق کردن. ( تاج المصادر بیهقی ). بر کاری گرد آمدن با کسی. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ).
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. جماع کردن، هم بستر شدن با زن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) جماع کردن مباشرت کردن: علی بن ابی طالب و عبدالله بن عباس و... گفتند: بمعنی مجامعت است. ۲ - ( اسم ) جماع آرمش: روا نباشد مرد را مجامعت زن...
ویکی واژه
هم بستر شدن، جماع کردن.
جملاتی از کلمه مجامعت
و علما را اختلاف است در مجامعت بعد از آن که حیض بریده شود، و پیش از غسل، مذهب شافعی آنست و جماعتی عظیم علما بر آنند که چون حیض بریده شد تا غسل نکنند یا تیمم اگر آب نیابند، حلال نیست رسیدن بوی، پس گفت فَإِذا تَطَهَّرْنَ ای اغتسلن چون پاک گشتند و خویشتن را شستند بغسل.
مضرتش، آرزوی مجامعت ببرد، و پیها را سست کند،