قهر در زبان به معنای خشم و ناراحتی است و در اصطلاح به حالتی اطلاق میشود که فرد از برقراری ارتباط کلامی یا رفتاری با دیگری پرهیز میکند. این رفتار معمولاً ناشی از احساسات منفی مانند عصبانیت یا دلخوری است. قهر میتواند به عنوان یک واکنش به موقعیتهای ناخوشایند یا تضادهای بین فردی به وجود آید و نشاندهنده عدم تمایل فرد به تعامل با دیگران در آن لحظه باشد. در واقع، قهر به نوعی به عنوان یک مکانیسم دفاعی عمل میکند که افراد برای حفاظت از خود در برابر احساسات منفی استفاده میکنند. این رفتار ممکن است به عنوان ابزاری برای ابراز نارضایتی یا به منظور جلب توجه دیگران نیز مورد استفاده قرار گیرد. قهر در روابط انسانی میتواند تأثیرات عمیق و گاه ماندگاری بر ارتباطات و احساسات طرفین داشته باشد.
قهر
لغت نامه دهخدا
قهر. [ ق َ ] ( اِخ ) موضعی است. مزاحم عقیلی در شعر خود از آن یاد کند. ( از معجم البلدان ).
قهر. [ ق َ هََ ] ( اِخ ) موضعی است. شاعری در شعر خود آن را آورده است. ( از معجم البلدان ).
فرهنگ معین
و تند (قَ رُ تُ )(ص. )(عا. )خشم و غضب.
(قَ ) [ ع. ] ۱ - (مص م. )عذاب کردن، تنبیه ک ردن. ۲ - (اِمص. ) ظلم و زور. ۳ - توانایی، چیرگی.
فرهنگ عمید
۲. (صفت ) [عامیانه] دارای رابطۀ خدشه دارشده.
۳. غضب، خشم، کین: قهروغضب.
۴. ظلم، ستم، جور.
۵. [قدیمی] چیرگی.
۶. [قدیمی] عقوبت،آزار، تنبیه.
۷. (تصوف ) تسلط خداوند بر بنده.
* قهر کردن: (مصدر لازم )
۱. با کسی ترک معاشرت کردن و سخن نگفتن با او.
۲. [قدیمی] خشمگین شدن.
۳. (مصدر متعدی ) [قدیمی] مقهور کردن.
فرهنگ فارسی
۱ - ( مصدر ) عذاب کردن سیاست کردن تنبیه کردن ۲ - چیره شدن غلبه کردن ۳ - تعذیب تنبیه ۴ - چیرگی غلبه: و اجتهادی که فرموده در غزوه کفار و دفع و قهر اشرار... بر روی روزگار و صفحه جبین لیل و نهار باقی است. ۵ - کینه ورزی انتقام ۶ - ستم ظلم ۷ - خشم غضب ۸ - تایید حق باشد به فنا کردن مرادها و باز داشتن نفس از آرزوها هوالقاهر فوق عباده ۹ - ترک معاشرت و تکلم با کسی.
موضعی است شاعری در شعر خود از آن یاد کند.
دانشنامه عمومی
این فیلم در ایران توسط مؤسسه رسانه های تصویری دوبله و پخش شده است.
ویکی واژه
عذاب کردن، تنبیه ک ردن.
ظلم و زور.
توانایی، چیرگی.
قهر توأم با خشم و اعتراض.
خشم و غضب.
جمله سازی با قهر
خاک ره را باد سرد از بهر تست خاک بر سر سر بباد از قهر تست
روی و راه دگر نمیدانم لطف و قهر روی و راه منست