کلمه قلا در زبان فارسی معانی متنوعی دارد. به طور کلی، این واژه به معنای دشمن داشتن یا بیزار بودن از چیزی به کار میرود. علاوه بر این، در برخی از گویشها و مناطق کشور، به ویژه در کرمان، قلا به معنای پوشش دادن ظروف مسی با قلع که به آن قلع اندود کردن هم گفته میشود، نیز استفاده میشود. این معنا نشاندهنده یک عمل سنتی و هنری است که در آن با استفاده از قلع، ظرفهای مسی را در برابر زنگزدگی و آسیب محافظت میکنند. به این ترتیب، قلا به عنوان یک واژه با معانی متفاوت، نشانگر تنوع فرهنگی و زبانی در ایران است.
قلا
لغت نامه دهخدا
قلا. [ ق ُ ] ( اِ ) رجوع به ناقلا شود.
قلا. [ ق َ ] ( علامت اختصاری ) ( اصطلاح تجوید ) علامت خاصی است از «قیل لا وقف »، و این در موردی است که بعضی قاریان معتقد به وصل و بعضی قایل به وقف باشند. ( یادداشت مؤلف ).
قلا. [ ] ( اِخ ) نام کوهی است. ( فهرست ولف ) ( فرهنگ شاهنامه ):
شبانان کوه قلا را بخواند
وز آن شاهزاده سخنها براند.فردوسی.
( قلاً ) قلاً. [ ق ِ لَن ْ ] ( ع مص ) دشمن داشتن. ( منتهی الارب ) ( اقرب الموارد ): قلا فلاناً قلاً و قلأاً؛ ابغضه. ( اقرب الموارد ). رجوع به قلاء شود.
ویکی واژه
کلاغ
جمله سازی با قلا
قلاب نقد من شد و هنگام زاد ز آن دستی بریده از پی این زاد مادرش
جز آستان پیر مغان هرچه بنگرم بینم جهان و خلق جهان را در انقلاب
ور خضروار قلاووز شوی تا لب چشمه حیوان چه شود